کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدوله سازی پهنای تَپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آکپ
فرهنگ فارسی عمید
۱. لپ.۲. گرداگرد درون دهان.
-
ابوالچپ
فرهنگ فارسی عمید
گوشهای در دستگاههای همایون و راستپنجگاه.
-
اسپ
فرهنگ فارسی عمید
= اسب
-
استامپ
فرهنگ فارسی عمید
۱. قوطی کوچک پَهن برای نگهداری پارچۀ آغشته به جوهر مُهر یا انگشتنگاری؛ جوهرگین.۲. مُهر.
-
استپ
فرهنگ فارسی عمید
جلگۀ وسیع علفزار بدون درخت در نواحی نیمهخشک.
-
استپ
فرهنگ فارسی عمید
۱. فرمان ایست؛ بایست.۲. (اسم) نور بالای چراغهای جلو خودرو که معمولاً با دستۀ راهنما یا کلید زیر پا قطع و وصل میشود.۳. (اسم مصدر) (ورزش) در فوتبال، نگه داشتن و کنترل توپ با پا یا سینه.
-
استروبوسکپ
فرهنگ فارسی عمید
وسیلهای برای دیدن اجسام متحرک که آنها را ساکن جلوه میدهد و در آن بهویژه از روشنایی قطعووصلشونده برای ایجاد وقفهای موقت در دیدن استفاده میشود.
-
استرئوسکپ
فرهنگ فارسی عمید
دستگاهی که به کمک آن از دو قطعه عکس که با زاویههای کماختلاف از یک منظره گرفته شده تصویری سهبعدی تهیه میشود.
-
اکیپ
فرهنگ فارسی عمید
دسته؛ گروه.
-
الکتروسکوپ
فرهنگ فارسی عمید
وسیلهای که وجود قوۀ الکتریسیته را در جسمی معلوم میکند؛ برقآزما؛ برقنما.
-
اهن و تلپ
فرهنگ فارسی عمید
۱. کبکبه و دبدبهای که اصلی نداشته باشد.۲. [قدیمی] فخرفروشی.
-
ایزوتوپ
فرهنگ فارسی عمید
اتمهایی که هستۀ آنها دارای تعداد پروتون مساوی ولی تعداد نوترونهای متفاوت هستند و در نتیجه جرمهای آنها مختلف میباشد.
-
پ
فرهنگ فارسی عمید
سومین حرف الفبای فارسی. Δ در حساب ابجد: «۲».
-
پ
فرهنگ فارسی عمید
نام واج «پ».
-
پاپ
فرهنگ فارسی عمید
در آیین مسیحیت، رئیس روحانی پیروان مذهب کاتولیک.