کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
الذ
فرهنگ فارسی عمید
۱. لذیذتر؛ خوشمزهتر.۲. لذیذترین؛ خوشمزهترین.
-
توبرکولز
فرهنگ فارسی عمید
= سل sel[l]
-
جلزوولز
فرهنگ فارسی عمید
صدای تف خوردن و سرخ شدن گوشت یا چیز دیگر در روغن.
-
غلظ
فرهنگ فارسی عمید
ستبر شدن؛ درشت شدن.
-
فلز
فرهنگ فارسی عمید
جسم معدنی چکشخوار، درخشنده، و رسانای برق و گرما که معمولاً بهصورت جامد است.
-
کلز
فرهنگ فارسی عمید
۱. پوست درختی که در هندوستان میروید.۲. ریشۀ درخت انار صحرایی.
-
گیلز
فرهنگ فارسی عمید
کاغذ سیگارت.
-
مستلذ
فرهنگ فارسی عمید
مطبوع؛ شیرین؛ لذیذ.
-
مستلذ
فرهنگ فارسی عمید
کسی که از چیزی لذت میجوید؛ لذتگیرنده؛ تمتعبرنده.
-
مغلظ
فرهنگ فارسی عمید
شدید؛ سخت.