کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیثاغورس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آدرس
فرهنگ فارسی عمید
۱. نشانی شخص یا اداره و بنگاه.۲. نوشتهای که حاوی نشانی یک محل باشد.
-
ابرص
فرهنگ فارسی عمید
مبتلا به بیماری برص.
-
اخرس
فرهنگ فارسی عمید
گنگ؛ لال: ◻︎ نطق پیش قلمش لال بُوَد چون اخرس / عقل پیش نظرش کژ نگرد چون احول (انوری: ۲۹۵).
-
ارث
فرهنگ فارسی عمید
۱. (حقوق) مالی که از مرده به وارث میرسد.۲. (اسم مصدر) منتقل شدن ویژگیهایی از پدرومادر به فرزند، مانند رنگ چشم، بیماری، و مانند آن.۳. [قدیمی] سهم بردن از دارایی و ثروت شخص مرده؛ میراث بردن.
-
ارس
فرهنگ فارسی عمید
اشک: ◻︎ ز آهم بُوَد یک شراره درخش / اَرَس بود اَرس مرا مایهبخش (فریدالدهر: مجمعالفرس: ارس).
-
ارس
فرهنگ فارسی عمید
درختی از خانوادۀ سرو با چوبی سخت که در کوهها و کنارۀ جنگلها میروید؛ سرو کوهی؛ ارجا؛ ابهل.
-
ارس
فرهنگ فارسی عمید
۱. روسیه.۲. از مردم روسیه؛ روسی.
-
اسپرس
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی علفی از خانوادۀ باقلا با ساقههای نازک و گلهای صورتی به شکل پروانه که به عنوان خوراک دام مصرف میشود.
-
اورس
فرهنگ فارسی عمید
سروکوهی. = اُرْس
-
بازپرس
فرهنگ فارسی عمید
۱. پرسشکننده؛ مستنطق.۲. (حقوق) کارمند شهربانی یا دادگستری که از متهم پرسش میکند.
-
بازرس
فرهنگ فارسی عمید
کسی که از طرف اداره یا وزارتخانهای مٲمور شود که به کارهای یک اداره یا بعضی از کارمندان آن رسیدگی کند؛ مفتش.
-
بررس
فرهنگ فارسی عمید
رسیدگیکننده.
-
برس
فرهنگ فارسی عمید
چوبی که در بینی شتر میکنند و ریسمان را به آن میبندند؛ مهار؛ مهار شتر: ◻︎ چون گسستی مهار و ببریدی / زود بینی به بینی اندر برس (انوری: مجمعالفرس: برس).
-
برس
فرهنگ فارسی عمید
میوه سرو کوهی.
-
برس
فرهنگ فارسی عمید
۱. وسیلهای معمولاً پلاستیکی یا چوبی با صفحۀ تخت دستهدار و میلههای باریک که برای مرتب کردن موها به کار میرود.۲. وسیلهای به همین شکل با تارهای متراکم که برای پاک کردن لباسها به کار میرود.