کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عجس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تنجس
فرهنگ فارسی عمید
نجس شدن؛ پلید شدن.
-
جس
فرهنگ فارسی عمید
دست مالیدن به چیزی؛ سودن.
-
جص
فرهنگ فارسی عمید
=گچ
-
دیفروجس
فرهنگ فارسی عمید
جسمی که پس از گداختن مس در ته کوره یا بوته باقی میماند؛ مارقشیشا.
-
رجس
فرهنگ فارسی عمید
۱. پلیدی.۲. (اسم) گناه.۳. (اسم) کار بد و زشت.۴. (اسم) وسوسۀ شیطان.
-
متنجس
فرهنگ فارسی عمید
نجسشونده؛ ناپاک.
-
مجس
فرهنگ فارسی عمید
محل نبض.
-
نجس
فرهنگ فارسی عمید
آنچه پاک نیست.
-
نرجس
فرهنگ فارسی عمید
= نرگس
-
هاجس
فرهنگ فارسی عمید
آنچه در دل گذرد؛ هواهای نفسانی.
-
هواجس
فرهنگ فارسی عمید
= هاجس