کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طیفشناسی فوتوالکترونی پرتو ایکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ارتدکس
فرهنگ فارسی عمید
۱. یکی از فرقههای بنیادگرای مسیحیت که از واتیکان اطاعت نمیکند و بیشتر در شبهجزیرۀ بالکان و اروپای شرقی رواج دارد.۲. (صفت) پیرو کلیسای ارتدکس: مسیحی ارتدکس.۳. (صفت) مربوط به کلیسای ارتدوکس: عقاید ارتودکس.۴. (صفت) دارای اعتقاد سرسختانه به یک مذهب یا...
-
اندکس
فرهنگ فارسی عمید
۱. فهرست.۲. شمارهای که روی نامههای اداری مینویسند و نامه با آن شماره در دفترهای مخصوص ثبت میشود.۳. = انگشتی
-
بارفیکس
فرهنگ فارسی عمید
در ژیمناستیک، میلۀ افقی که روی دو پایه یا دو ستون بلند نصب میکنند و پس از آویزان شدن از آن، حرکات تعادلی، قدرتی، و چرخشی انجام میدهند.
-
برعکس
فرهنگ فارسی عمید
بهعکس؛ برخلاف: فکر نکن آدم خوبی است، برعکس خیلی هم شیاد است.
-
بوراکس
فرهنگ فارسی عمید
ترکیب اسیدبوریک و سود که در طب و صنعت، ازجمله در ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی، و لحیمکاری به کار میرود؛ بوره؛ بورک؛ بورق؛ تنگار؛ تنکار؛ بورات دوسود.
-
بوکس
فرهنگ فارسی عمید
نوعی مسابقۀ ورزشی که میان دو هموزن و در زمین مربعشکل با دستکش مخصوص انجام میشود که طی آن ورزشکاران با زدن ضربات مشت به حریف امتیاز میگیرند.
-
بی کس
فرهنگ فارسی عمید
۱. تنها؛ بییار.۲. کسی که دوست و آشنا و خانواده ندارد؛ غریب؛ بیچاره؛ بینوا.
-
تاکس
فرهنگ فارسی عمید
قیمت ثابت که از طرف دولت برای چیزی معین شود؛ نرخ.
-
تکس
فرهنگ فارسی عمید
= تکژ
-
تلکس
فرهنگ فارسی عمید
۱. دستگاهی مخابراتی با قابلیت ارسال و دریافت پیام بهصورت چاپشده.۲. پیام چاپشدهای که بهوسیلۀ این دستگاه ارسال یا دریافت میشود.
-
چکس
فرهنگ فارسی عمید
نشیمن باز و شاهین و مانند آنها؛ آشیانۀ مخصوص مرغان شکاری.
-
رفلکس
فرهنگ فارسی عمید
واکنش خاصی که گاه در مقابل تحریکاتی در بعضی از گیاهان یا جانوران بهوجود میآید.
-
ژکس
فرهنگ فارسی عمید
= پرگس
-
سکس
فرهنگ فارسی عمید
۱. امور جنسی.۲. عضوی از بدن که جنسیت را تعیین میکند.
-
عکس
فرهنگ فارسی عمید
۱. برگرداندن؛ باژگونه کردن؛ وارون کردن.۲. (اسم) صورت شخص، شیء، یا منظرهای که با دستگاه مخصوص عکاسی گرفته میشود.〈 عکسوطرد: (ادبی) در بدیع، آن است که شاعر کلماتی را که در یک مصراع یا نیممصراع آورده در مصراع یا نیممصراع دیگر قلب و مکرر کند، ما...