کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رخچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
برخچ
فرهنگ فارسی عمید
= فرخج
-
بلخچ
فرهنگ فارسی عمید
زاج سیاه؛ قلیا؛ شخار.
-
پخچ
فرهنگ فارسی عمید
پخششده؛ پهن؛ کوفته؛ لهشده: ◻︎ ز زیر گرز تو دانی که چون جهد دشمن / به چهره زرد و به تن پخچ گشته چون دینار (کمالالدین اسماعیل: ۳۹).
-
پرخچ
فرهنگ فارسی عمید
= پرخش۱
-
ملخچ
فرهنگ فارسی عمید
۱. گیاهی که خوردن آن در چهارپایان حالت مستی ایجاد میکند.۲. ریوند.