کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جایزالخطا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آناهیتا
فرهنگ فارسی عمید
۱. نام فرشتۀ موکل بر آب.۲. (صفت) پاک؛ الودهنشده.۳. (نجوم) ستاره زهره.
-
آورتا
فرهنگ فارسی عمید
=آئورت
-
ابستا
فرهنگ فارسی عمید
= اَوِستا
-
ابطا
فرهنگ فارسی عمید
۱. درنگ کردن.۲. دیر کردن؛ کندی؛ تٲخیر.
-
ابوعطا
فرهنگ فارسی عمید
از متعلقات یا آوازهای دستگاه شور.
-
اتا
فرهنگ فارسی عمید
پدر.
-
استا
فرهنگ فارسی عمید
= اَوِستا: ◻︎ وز او زند و استا بیاموختند / ببستند و آذر برافروختند (فردوسی: ۵/۱۷۰).
-
استا
فرهنگ فارسی عمید
= استاد
-
استبطا
فرهنگ فارسی عمید
۱. کاهل شمردن.۲. درنگ کردن.
-
استفتا
فرهنگ فارسی عمید
پرسیدن فتوا از حاکم شرع یا مُفتی هنگام دچار تردید شدن در امری یا مسئلهای؛ فتوا خواستن.
-
اعطا
فرهنگ فارسی عمید
عطا کردن؛ بخشیدن؛ بخشش کردن؛ بخشش؛ دهش.
-
افتا
فرهنگ فارسی عمید
فتوی دادن.
-
اناهیتا
فرهنگ فارسی عمید
= آناهیتا
-
اوستا
فرهنگ فارسی عمید
کتاب مقدس زردشتیان که امروزه یکپنجم از اصل آن باقی مانده است.
-
ایطا
فرهنگ فارسی عمید
۱. (ادبی) در قافیه، تکرار کردن قافیههای شعر در لفظ و معنی که از عیوب قافیه است.۲. [قدیمی] پایمال کردن.〈 ایطایِ خفی: (ادبی) تکرار کردن قافیههای شعر بهطوریکه ظاهر نباشد، مانند دانا و بینا، آب و گلاب، شاخسار و کوهسار.〈 ایطایِ جلی: (ادبی) ت...