کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تِلْخُوْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آبجو
فرهنگ فارسی عمید
نوشابهای حاوی ۵/۲ تا ۵/۴ درصد الکل که از جو جوانهزده و رازک تهیه میشود و برای اشخاص کمخون و بیماران مبتلا به سل نافع است.
-
آبخو
فرهنگ فارسی عمید
= آبخوست: ◻︎ گویی که هست مردم چشمم چو آبخو / یا خود چو ماهی است که دارد در آب خو (عمعق: ۲۰۰).
-
آبرو
فرهنگ فارسی عمید
۱. اعتبار؛ شرف: ◻︎ بخور آنچه داری و بیشی مجوی / که از آز کاهد همی آبروی (فردوسی۲: ۱۱۴۶).۲. ارج و قدر.۳. [قدیمی] عرض و ناموس.۴. [قدیمی] مایۀ سرافرازی.
-
آب رو
فرهنگ فارسی عمید
۱. جای گذشتن آب؛ آبراه؛ آبراهه؛ راه آب.۲. جویی که برای گذشتن آب درست میکنند.
-
آب لمبو
فرهنگ فارسی عمید
میوۀ لهیده و پرآب؛ میوهای که آن را با دست فشار داده و آبکی کرده باشند، مانند انار.
-
آبله رو
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی کسی که اثر تاولهای بیماری آبله در چهرهاش باقی مانده باشد.
-
آب لیمو
فرهنگ فارسی عمید
آبی که از فشردن لیموی ترش میگیرند.
-
آبو
فرهنگ فارسی عمید
گل نیلوفر آبی.
-
آتش خو
فرهنگ فارسی عمید
تندخو؛ بدخو.
-
آتو
فرهنگ فارسی عمید
۱. در بازی ورق، ورق برنده.۲. [عامیانه، مجاز] دستاویز؛ بهانه.
-
آذربو
فرهنگ فارسی عمید
= اشنان
-
آرام جو
فرهنگ فارسی عمید
۱. آرامشجو؛ آرامشخواه.۲. آشتیخواه؛ صلحطلب: ◻︎ یکی پهلوان خواستی نامجوی / خردمند و بیدار و آرامجوی (فردوسی: ۶/۲۱۸).
-
آرتیشو
فرهنگ فارسی عمید
= کنگر 〈 کنگر فرنگی
-
آرزو
فرهنگ فارسی عمید
۱. امید.۲. چشمداشت. ۳ آرمان.۴. خواهش؛ درخواست.۵. کام.۶. هوس؛ اشتها.۷. تمایل.
-
آرشیو
فرهنگ فارسی عمید
۱. جایی که اسناد ادارات دولتی یا بنگاههای ملی نگهداری میشود.۲. مجموعۀ اوراق، اسناد و مدارک که آنها را در جای مخصوص نگه دارند؛ بایگانی.