کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاگانروگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اوگ
فرهنگ فارسی عمید
= اوج
-
بیوگ
فرهنگ فارسی عمید
عروس: ◻︎ بس عزیز و بس گرامی شاد باش / اندر این خانه بهسان نوبیوگ (رودکی: لغت فرس۱: بیوگ).
-
پیوگ
فرهنگ فارسی عمید
= بیوگ
-
دیالوگ
فرهنگ فارسی عمید
۱. (ادبی، سینما، تئاتر) گفتگویی که میان اشخاص یک داستان، نمایشنامه یا فیلم صورت میگیرد.۲. گفتگو در مورد مسائل فرهنگی، اجتماعی و مانند آن.
-
سوگ
فرهنگ فارسی عمید
۱. مصیبت؛ ماتم؛ عزا.۲. غم؛ اندوه: ◻︎ سوی زال رفتند با سوگ و درد / رخان پر ز خون و سران پر ز گرد (فردوسی: ۱/۳۱۷).
-
کاتالوگ
فرهنگ فارسی عمید
۱. فهرست کالاها یا تولیدات یک مؤسسه یا نمایشگاه.۲. دفترچهای که در آن طرز کار قسمتهای مختلف یک دستگاه توضیح داده میشود.
-
مونولوگ
فرهنگ فارسی عمید
در تئاتر، قسمتی از نمایش که یک هنرپیشه بهتنهایی در صحنه ظاهر شود و با خود حرف بزند.
-
ویوگ
فرهنگ فارسی عمید
= بیوگ