کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برداشت تکمیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آب شنگولی
فرهنگ فارسی عمید
هریک از نوشیدنیهای الکلی.
-
آشمالی
فرهنگ فارسی عمید
تملق؛ چاپلوسی؛ چربزبانی؛ خوشامدگویی.
-
آکرومگالی
فرهنگ فارسی عمید
نمو غیرعادی و نامتناسب استخوان در بعضی از اعضای بدن که به سبب ترشح بیش از حد یکی از هورمونهای غدۀ هیپوفیز صورت میگیرد.
-
آلام دلی
فرهنگ فارسی عمید
درختی با برگهای دندانهدار، گلهای سفید، میوۀ خوراکی خاکستریرنگ خالدار، که در جنگلهای مازندران میروید.
-
آلی
فرهنگ فارسی عمید
۱. مربوط به اندامهای موجود زنده.۲. دارای آلات، اجزا، یا اندامهای متعدد.
-
آلی بالی
فرهنگ فارسی عمید
= آلبالو
-
آهن دلی
فرهنگ فارسی عمید
سختدلی یا شکیبایی و مقاومت: ◻︎ گفتم آهندلی کنم چندی / ندهم دل به هیچ دلبندی (سعدی۲: ۵۶۴).
-
احلی
فرهنگ فارسی عمید
شیرینتر.
-
ازلی
فرهنگ فارسی عمید
۱. مربوط به ازل: ◻︎ سعادت ازلی با تو روز و شب همبر/ خدای عزوجل با تو گاه و بیگه یار (مسعودسعد: ۲۳۲).۲. ویژگی آنچه ابتدا نداشته و همیشه بوده و خواهد بود.۳. خداوندی؛ الهی: حکمت الهی.۴. [قدیمی] هریک از پیروان میرزایحیی نوری (= صبح ازل)، رئیس فرقهای از ...
-
اسپانیولی
فرهنگ فارسی عمید
= اسپانیایی
-
استامبولی
فرهنگ فارسی عمید
۱. از مردم استامبول.۲. (اسم) زبان ترکی رایج در ترکیه.۳. (اسم) نوعی غذا که با برنج، گوشت، گوجهفرنگی، و سیبزمینی تهیه میشود؛ استانبولیپلو.۴. (اسم) نوعی ظرف فلزی شبیه لگن که در کارهای ساختمانی برای حمل گل و گچ به کار میرود.
-
استدلالی
فرهنگ فارسی عمید
۱. مربوط به استدلال.۲. [مقابلِ کشفی و شهودی] مبتنی بر دلیل و استدلال: حرفهای استدلالی.۳. (اسم، صفت) کسی که همواره به دلیل و استدلال تمسک میجوید؛ طرفدار منطق و استدلال.۴. فیلسوف: ◻︎ پای استدلالیان چوبین بُوَد / پای چوبین سخت بیتمکین بُوَد (مولوی: ...
-
اسرائیلی
فرهنگ فارسی عمید
۱. مربوط به اسرائیل: شهرکهای اسرائیلی.۲. از مردم اسرائیل: پزشک اسرائیلی.۳. تهیهشده در اسرائیل: تانکهای اسرائیلی.
-
اسلامبولی
فرهنگ فارسی عمید
= استامبولی
-
اسماعیلی
فرهنگ فارسی عمید
هریک از پیروان فرقۀ اسماعیلیه.