کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتاقک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اتاقک
فرهنگ فارسی عمید
اتاق کوچک.
-
اطاقک
فرهنگ فارسی عمید
= اتاقک
-
باغک
فرهنگ فارسی عمید
باغ کوچک.
-
چراغک
فرهنگ فارسی عمید
۱. چراغ کوچک.۲. (زیستشناسی) [قدیمی، مجاز] =کرم 〈 کرم شبتاب
-
چغک
فرهنگ فارسی عمید
= گنجشک
-
دغدغک
فرهنگ فارسی عمید
درختچهای به بلندی یک متر، دارای برگهای مرکب، گلهای زردرنگ، و دانههای قهوهایرنگ شفاف و روغندار که برگهایش مسهل است و گاه مانند برگ سنا به کار میرود؛ درگنده.
-
دلقک
فرهنگ فارسی عمید
لوده؛ مسخره؛ شوخ؛ کسی که کارهای خندهآور بکند و مردم را بخنداند. Δ در اصل مسخرهای بوده در دربار سلطان محمود غزنوی که طلحک نامیده میشده.
-
رجغک
فرهنگ فارسی عمید
= رچک
-
زاغک
فرهنگ فارسی عمید
= زاغچه
-
سنجاقک
فرهنگ فارسی عمید
۱. (زیستشناسی) حشرهای با بدن باریک و کشیده، چشمهای بزرگ و چهار بال نازک و رنگین که به سرعت پرواز میکنند؛ چیچیلاس.۲. سیخ فلزی نازک که در سوراخهای سرپیچها قرار میدهند که مهرهها هنگام حرکت یا کار کردن ماشین باز نشود.
-
شب چراغک
فرهنگ فارسی عمید
کرم شبتاب.
-
غک
فرهنگ فارسی عمید
قدکوتاه، فربه، و بداندام.
-
قاشقک
فرهنگ فارسی عمید
۱. قاشق کوچک.۲. ابزاری کاردمانند با لبۀ کند که برای ساختن خمیر و ضماد یا مالیدن دارو به کار میرود.۳. ابزاری که پزشک برای دیدن گلو بر روی زبان بیمار میگذارد.۴. (موسیقی) نوعی ساز مرکب از دو جفت کاسۀ کوچک کمعمق که بهوسیلۀ نوار به هم وصل شدهاند و با...
-
مرغک
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مصغرِ مرغ] مرغ کوچک.۲. در خیاطی تکۀ کوچک سهگوش از پارچه.