کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبگیرناک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آبناک
فرهنگ فارسی عمید
آبدار؛ نمدار؛ مرطوب.
-
آتشناک
فرهنگ فارسی عمید
دارای آتش؛ آتشین؛ سوزان: ◻︎ با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی / آه آتشناک و سوز سینهٴ شبگیر ما (حافظ: ۳۶ حاشیه).
-
آداک
فرهنگ فارسی عمید
= جزیره
-
آرزوناک
فرهنگ فارسی عمید
-
آزرمناک
فرهنگ فارسی عمید
پرآزرم؛ باشرم.
-
آزفنداک
فرهنگ فارسی عمید
= رنگینکمان: ◻︎ کمان آزفنداک شد ژاله تیر / گل غنچه پیکان، زره آبگیر (اسدی: صحاحالفرس: آزفنداک).
-
آژفنداک
فرهنگ فارسی عمید
= آزفنداک
-
آژنگ ناک
فرهنگ فارسی عمید
چینخورده؛ چینوچروکدار؛ پرچینوچروک.
-
آژیراک
فرهنگ فارسی عمید
بانگ و فریاد آدمی یا ستور.
-
آشوبناک
فرهنگ فارسی عمید
پرآشوب.
-
آفتابناک
فرهنگ فارسی عمید
دارای آفتاب؛ روز آفتابی. آفتابگین.
-
آفنداک
فرهنگ فارسی عمید
= آزفنداک
-
آک
فرهنگ فارسی عمید
بدی؛ درد؛ آسیب؛ آفت.
-
آلایشناک
فرهنگ فارسی عمید
دارای آلایش؛ آلوده.
-
آمونیاک
فرهنگ فارسی عمید
گازی قلیایی، بیرنگ، تندبو، اشکآور، و از هوا سبکتر که در آب بهخوبی حل میشود. در تهیۀ اسیدنیتریک، کودهای نیتروژندار، مواد منفجره، نشادر و به عنوان سرمازا در یخچال به کار میرود.