کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکه و بی کس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُرْدِفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
گروهي كه در پي آنها گروهي ديگرند(ردف به معناي تابع است و ترادف به معناي اين است که دو چيز و يا دو کس يکديگر را تعقيب كنند ، و رادف به معناي متاخر است (آن كس كه عقب تر است)، و مردف آن کس است که جلو سوار شده و کسي را پشت سر خود سوار کند .منظور از نزول...
-
مُؤْمِنُ
فرهنگ واژگان قرآن
مؤمن -آن کس که يقين و باور دارد- با ایمان - کسي که امنيت بدهد ، ودر امان خود حفظ کند -امنیت دهنده
-
نَّاعِمَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
آن کس که از شادی در پوست خود نمی گنجد - آن کس که نعمتی به او رسیده است (کلمه ناعمه در عبارت "وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ "يا از نعومة است ، که به معنی بهجت و سروري است که از باطن به ظاهر انسان سرايت ميکند ، و هر بيننده را از مسرت باطني با خبر ميسا...
-
صَّمَدُ
فرهنگ واژگان قرآن
بی نیازی که همه (برای رفع نیازشان ) همواره قصد او می کنند (اصل در معناي کلمه صمد قصد کردن و يا قصد کردن با اعتماد است ، وقتي گفته ميشود : صمده ، يصمده ، صمدا معنايش اين است که فلاني قصد فلان کس يا فلان چيز را کرد ، در حالي که بر او اعتماد کرده بود . ...
-
مَخْذُولاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
واگذاشته شده و ياري نشده (از خذلان و خذلان بدين معنا است که آن کس که آدمي احتمال ميدهد او را ياري کند در هنگام احتياج ياري نکند . )
-
کِبْرِيَاءُ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگي بسيار-سرخم نياوردن در برابر هيچ کس(مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال او است )
-
نَّصِيرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه ياري دهنده - بسيار ياري دهنده (در عبارت "خالدين فيها ابدا لا يجدون وليا و لا نصيرا "فرق بين ولي و نصير اين است که : ولي هر کس عبارت است از کسي که تمامي کارهاي او را انجام دهد ، و آن کس خودش به کلي کنار باشد . ولي کلمه نصير به معناي آن کسي است ...
-
جَزُوعاً
فرهنگ واژگان قرآن
کسی که بسیار جزع و بی تابی می کند
-
حَاجَّ
فرهنگ واژگان قرآن
دلیل آورد - مجادله وستیز و گفتگوی بی منطق کرد
-
لَا تُخْزُونِ
فرهنگ واژگان قرآن
مرا خوار و بی مقدار نسازید - مرا شرمسار نکنید
-
يَتَکَبَّرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تکبر مي کنند (تکبر نماياندن خود با جامه کبريائي و کبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ کس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متکبر تنها برا...
-
خَذُولاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
واگذارنده (از خذلان و خذلان بدين معنا است که آن کس که آدمي احتمال ميدهد او را ياري کند در هنگام احتياج ياري نکند . )
-
جَازٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بی نیاز کننده - کفایت کننده (کلمه جزاء به معناي بي نيازي و کفايت است )
-
ذَکَرَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را ياد کرد (در جمله "فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ "يعني هر کس خواست ميتواند بياد قرآن و يا معارفي که قرآن تذکر ميدهد و يادآوري مي کند بيافتد و از آن پند گيرد منظور از يادآوري اين است که قرآن آنچه را که در فطرت هر شخصي خدا قرار داده را به او يادآوري مي کند...
-
يُطِيقُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
برایشان طاقت فرساست (کلمه يطيقون از مصدر اطاقه است ، و اطاقه به معناي به کار بستن تمامي قدرت در عمل است که لازمه آن اين است که عمل نامبرده آنقدر دشوار باشد ، که همه نيروي انسان در انجامش مصرف شود ، در نتيجه معناي جمله و علي الذين يطيقونه اين است که ...