کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گناهکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ءَاثِمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
گناهکار
-
وَازِرَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
كسي كه سنگيني و باري بر دوش دارد - گناهكار ("وَزَر" به پناهگاهي در كوه مي گويند و به مناسبت سنگيني كوه به ثقل و بار "وزْر" مي گويند و به همين جهت گناهان را هم وزر خواندهاند همچنانکه ثقل هم ميخوانند ، و در قرآن از گناهان ، هم به وزر تعبير شده و فرمو...
-
مُجْرِمُ
فرهنگ واژگان قرآن
گناهكار (کلمه جرم بطوري که راغب در مفرداتش گفته در اصل به معناي چيدن ميوه از درخت است ، و باب افعال آن يعني أجرم به معناي صاحب جرم شدن است ، ولي به عنوان استعاره در هر کار ناپسند استعمال شده ، پس کلمه جرم - به ضمه و فتحه جيم - به معناي اکتساب و كسب ك...
-
فُجَّارِ
فرهنگ واژگان قرآن
گنهکاران پرده در - کافران هتاک(کلمه تفجير به معناي آن است که آب آنقدر زياد شود كه سد و مانع جلو خود را بشكند و گناه را هم اگر فجور ميگويند ، براي اين است که گناهکار ، پرده حيا را پاره ميکند ، و از صراط مستقيم خارج گشته ، به بسياري از گناهان مبتلا مي...
-
فَاجِراً
فرهنگ واژگان قرآن
گناهکار (اسم فاعل از کلمه فجر به معناي انفجار و شکاف وسيع برداشتن است ، آنگاه ميگويد : گناه را هم بدان جهت فجور ناميدند که باعث شکافته شدن و دريده شدن حرمت ديانت است ، ميگوييم : فلاني مرتکب فجور شد ، و يا او فاجر است ، و ايشان فجار و فجرهاند . )
-
فُجِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
شكافته شوند - آبشان آنقدر بالا بيايد كه سد و موانع پيش رويش را بشكند (کلمه تفجير به معناي آن است که آب آنقدر زياد شود كه سد و مانع جلو خود را بشكند لذا عبارت "وَإِذَا ﭐلْبِحَارُ فُجِّرَتْ " را مفسرين اين گونه ترجمه كرده اند كه "وقتي كه درياها به هم ...