کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرفتاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سِجِّينٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سفلي (پستي) روي سفلاي ديگر ، و يا به عبارتي پستي دو چندان و گرفتاري در چنان پستي مخالف عليين
-
يُکْشَفُ عَن سَاقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شدت وسختي به نهايت ميرسد (تعبير کشف از ساق مثلي است براي افاده نهايت درجه شدت ، چون وقتي انسان به سختي دچار زلزله يا سيل يا گرفتاري ديگر ميشود ، دامن لباسش را بالا کشيده کمر را ميبندد ، تا بهتر و سريعتر به تلاش بپردازد ، و وسيله فرار از گرفتاري را فر...
-
سَاقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
ساق -از زير زانو تا مچ پا (در عبارت "يوم يکشف عن ساق" تعبير برداشتن حجاب يا کشف از ساق کنايه اي است براي نشان دادن نهايت درجه شدت و سختي ، چون وقتي انسان به سختي دچار زلزله يا سيل يا گرفتاري ديگر ميشود ، شلوار را بالا کشيده کمر را ميبندد ، تا بهتر و...
-
غَمَرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
شدائدي که از هر طرف انسان را احاطه کرده و از هر طرف راه نجات از آن مسدود باشد (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گر...
-
غَمْرَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
غفلت شديد و يا جهل شديدي که صاحبش را فرا گرفته باشد (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گرفتاري و شدتي را که احاطه ب...
-
غَمْرَتِهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
غفلت شديدشان - بي خبري کاملشان (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گرفتاري و شدتي را که احاطه به انسان داشته و از هر...
-
يُصِيبُ
فرهنگ واژگان قرآن
اصابت مي کند - مي رسد(کلمه مصيبت به معناي واقعه و حادثهاي است که به انسان يا هر چيز اصابت کند ، و اسم فاعل از مصدر اصابت است ، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته ،هم شامل اصابه حوادث خير ميشود و هم اصابه حوادث شر ، و لي استعمال آن در شر غلبه دارد ، در ...
-
يُصِيبَکُم
فرهنگ واژگان قرآن
که به شما اصابت کند - که به شما برسد(کلمه مصيبت به معناي واقعه و حادثهاي است که به انسان يا هر چيز اصابت کند ، و اسم فاعل از مصدر اصابت است ، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته ،هم شامل اصابه حوادث خير ميشود و هم اصابه حوادث شر ، و لي استعمال آن در شر ...
-
مُّصِيبَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
واقعه و حادثهاي که به انسان يا هر چيز اصابت کند (کلمه مصيبت به معناي واقعه و حادثهاي است که به انسان يا هر چيز اصابت کند ، و اسم فاعل از مصدر اصابت است ، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته ،هم شامل اصابه حوادث خير ميشود و هم اصابه حوادث شر ، و لي استعم...
-
مُّبْلِسُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
درمانده و ناميد و خاموشان (اسم فاعل ابلاس به معناي اندوهي است که از شدت گرفتاري به دل روي ميآورد و چون مبلس و اندوهگين بيشتر اوقات خاموش و از فرط اندوه هر کار مهمي را هم فراموش ميکند ، از اين جهت به کسي هم که در مباحثه و محاکمه ، دليلش کند و سست شود ...
-
مُبْلِسِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
درمانده و ناميد و خاموشان (اسم فاعل ابلاس به معناي اندوهي است که از شدت گرفتاري به دل روي ميآورد و چون مبلس و اندوهگين بيشتر اوقات خاموش و از فرط اندوه هر کار مهمي را هم فراموش ميکند ، از اين جهت به کسي هم که در مباحثه و محاکمه ، دليلش کند و سست شود ...
-
رَّوْحِ
فرهنگ واژگان قرآن
نفس - نفس خوش (هر جا استعمال شود کنايه است از راحتي ، که ضد تعب و خستگي است ، و وجه اين کنايه اين است که شدت و بيچارگي و بسته شدن راه نجات در نظر انسان نوعي اختناق و خفگي تصور ميشود ، همچنانکه مقابل آن يعني نجات يافتن به فراخناي فرج و پيروزي و عافيت ...
-
يُصِيبَکُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
که به شما اصابت کند - که به شما برسد(کلمه مصيبت به معناي واقعه و حادثهاي است که به انسان يا هر چيز اصابت کند ، و اسم فاعل از مصدر اصابت است ، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته ،هم شامل اصابه حوادث خير ميشود و هم اصابه حوادث شر ، و لي استعمال آن در شر ...
-
يُصِيبَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
که به ما اصابت کند - که به ما برسد(کلمه مصيبت به معناي واقعه و حادثهاي است که به انسان يا هر چيز اصابت کند ، و اسم فاعل از مصدر اصابت است ، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته ،هم شامل اصابه حوادث خير ميشود و هم اصابه حوادث شر ، و لي استعمال آن در شر غل...
-
يُصِيبَهُم
فرهنگ واژگان قرآن
که به آنان اصابت کند - که به آنان برسد(کلمه مصيبت به معناي واقعه و حادثهاي است که به انسان يا هر چيز اصابت کند ، و اسم فاعل از مصدر اصابت است ، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته ،هم شامل اصابه حوادث خير ميشود و هم اصابه حوادث شر ، و لي استعمال آن در ش...