کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهنه را نم زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نَادَانَا
فرهنگ واژگان قرآن
ما را ندا داد - ما را صدا زد (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
نَادَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را ندا داد - او را صدا زد (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
نَادَاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن زن را ندا داد - آن زن را صدا زد (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
نَادَاهُمَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را ندا داد - آنان را صدا زد (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
نَادَتْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را ندا داد(فاعل مؤنث) - او را صدا زد(فاعل مؤنث) (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
نَادَيْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را ندا دادیم - او را صدا زدیم (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
يُنَادُونَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
تو را صدا می زنند - تو را ندا می دهند (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
يُنَادُونَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را صدا می زنند - آنان را ندا می دهند (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
يُنَادِيهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را صدا می زند - آنان را ندا می دهد (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
مَوْقُوذَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
حيواني که در اثر كتك زدن بميرد ، آنقدر او را بزنند تا مردار شود
-
لَا تَنْهَرْهُمَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را مرنجان(ازکلمه نهر به معناي زجر و رنجاندن با غلظت و خشونت است که يا با داد زدن به روي کسي انجام ميگيرد و يا با درشت حرف زدن )
-
لَا تَنْهَرْهُمَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو را مرنجان (ازکلمه نهر به معناي زجر و رنجاندن با غلظت و خشونت است که يا با داد زدن به روي کسي انجام ميگيرد و يا با درشت حرف زدن )
-
ﭐسْتَمْسِکْ
فرهنگ واژگان قرآن
تمسک کن - چنگ بزن - بياويز(باجديت)(از مصدراستمساک که به معناي چنگ زدن و چيزي را محکم چسبيدن است)
-
مُسْتَمْسِکُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
تمسك كننده ها - چنگ زننده ها - آويخته ها (با جديت) (از مصدراستمساک که به معناي چنگ زدن و چيزي را محکم چسبيدن است)
-
لَمْحِ
فرهنگ واژگان قرآن
نظر کردن فوري و به عجله (لمح بصر یعنی چشم برهم زدن، که آن را خطف البصر نيز ميگويند )