کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کريم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کَرِيمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيارگرامي - بسيار ارجمند و ارزشمند - بسيار صاحب کرم و بزرگوار(معناي تکريم با تفضيل متفاوت است، چون تکريم معنائي است نفسي و در تکريم کاري به غير نيست ، بلکه تنها شخص مورد تکريم مورد نظر است که داراي شرافتي و کرامتي بشود ، به خلاف تفضيل که منظور از آن...
-
واژههای همآوا
-
کَرِيمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيارگرامي - بسيار ارجمند و ارزشمند - بسيار صاحب کرم و بزرگوار(معناي تکريم با تفضيل متفاوت است، چون تکريم معنائي است نفسي و در تکريم کاري به غير نيست ، بلکه تنها شخص مورد تکريم مورد نظر است که داراي شرافتي و کرامتي بشود ، به خلاف تفضيل که منظور از آن...
-
جستوجو در متن
-
مَجِيدِ
فرهنگ واژگان قرآن
دارای شرافت گسترده - بسیار بزرگوار و کریم (کلمه مجد که کلمه مجيد از آن اشتقاق يافته به معناي شرف وسيع است )
-
فِرْعَوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
لقب پادشاه مصر-نام جبار و ديکتاتور نژاد قبط و پادشاه ايشان (منظور از کلمه فرعون در قرآن كريم فقط براي فرعون زمان موسي استفاده شده است)
-
يَدَّبَّرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا تدبّر کنند (تدبر يعني اين که چيزي را بعد از چيز ديگر بگيريم و در مورد آيات شريفه ي قرآن کريم به معناي تامل در يک آيه بعد از آيهاي ديگر و يا تامل و دقتي ديگر بعد از دقت قبل، در يک آيه است)
-
فَرْجَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
عورتش - شرمگاهش (کلمه فرجه و فرج به معناي شکاف در ميان دو چيز است که با آن از عورت کنايه آوردهاند ، و در قرآن کريم هم که سرشار از اخلاق و ادب است هميشه اين کنايه را استعمال کرده و "احصنت فرجها "يعني داراي عفت بود )
-
فَرَقْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
قسمت قسمتش كرديم - جدا جدايش كرديم (در عبارت"قُرْءَاناً فَرَقْنَاهُ "منظور اين است كه قرآن کريم نزد خدا تجزيه شده به آيات نبوده ، بلکه يکپارچه بوده ، بعدا آيه آيه شده ، و بتدريج نازل گرديده است براي فهم بهتر مردم)
-
رَتْقاً
فرهنگ واژگان قرآن
ضميمه کردن و به هم چسباندن دو چيز ( چه اينکه در اصل خلقت به هم چسبيده باشند و چه آن ها به هم بچسبانند ، همچنان که قرآن کريم ميفرمايد : کانتا رتقا ففتقناهما ، زمين و آسمان به هم چسبيده بودند ، از يکديگر جداشان کرديم ، و فتق به معناي جدا سازي دو چيز م...
-
رَّفَثُ
فرهنگ واژگان قرآن
به معناي تصريح به هر سخن زشتي است که تنها در بستر زناشوئي به زبان ميآيد ، و در غير آن مورد گفتنش نفرتآور و قبيح است ، ليکن در اينجا به معناي آن الفاظ نيست بلکه کنايه است از عمل زناشوئي ، و اين از ادب قرآن کريم است
-
فَتَقْنَاهُمَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو را از هم جدا ساختيم (رتق به معناي ضميمه کردن و به هم چسباندن دو چيز است ، چه اينکه در اصل خلقت به هم چسبيده باشند و چه آن ها به هم بچسبانند ، همچنان که قرآن کريم ميفرمايد : کانتا رتقا ففتقناهما ، زمين و آسمان به هم چسبيده بودند ، از يکديگر جدا...
-
حَوَارِيُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
جمع حواري و حواري کسي است که از ميان همه مردم به آدمي اختصاص داشته باشد ، ميگويند : اصل آن حور است که به معناي سفيدي خيلي زياد است و مانند اين است که حواري فلان شخص مانند اسب پيشاني سفيد داراي نشان است و مردم او را به عنوان دوست و ياور وي ميشناسند و...
-
حَوَارِيِّينَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياران خاص و خالص (جمع حواري و حواري کسي است که از ميان همه مردم به آدمي اختصاص داشته باشد ، ميگويند : اصل آن حور است که به معناي سفيدي خيلي زياد است و مانند اين است که حواري فلان شخص مانند اسب پيشاني سفيد داراي نشان است و مردم او را به عنوان دوست و ...
-
مَعْمُورِ
فرهنگ واژگان قرآن
آباد - آباد شده (بعضي گفتهاند : مراد از بيت معمور کعبه مشرفه است ، چون کعبه اولين خانهاي بود که براي عبادت مردم بنا شد ، و همواره از اولين روز بنايش (چهار هزار سال پیش ) تاکنون آباد و معمور بوده است ، همچنان که قرآن کريم در بارهاش ميفرمايد : ان اول ب...