کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کار به راه بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
يَزِفُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سرعت راه می روند - شتابان راه می روند (از کلمه زف و نيز زفيف به معناي راه رفتن به سرعت است)
-
وَطَراً
فرهنگ واژگان قرآن
نياز- حاجت (تعبير قضاي وطركه در لغت به معني "به پايان بردن حاجت " مي باشد در عبارت "إِذَا قَضَوْاْ مِنْهُنَّ وَطَراً " کنايه است از بهرهمندي، و همخوابگي)
-
نُسَيِّرُ
فرهنگ واژگان قرآن
به راه مي اندازيم
-
ﭐنطَلَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
به راه افتادند
-
تَسِيرُ
فرهنگ واژگان قرآن
به راه مي افتد
-
فُزِّعَ
فرهنگ واژگان قرآن
ترس و فزع از بين برده شد (ماضي مجهول از تفزيع است ، و تفزيع به معناي از بين بردن ترس ، و وحشت از دلهاست )
-
قَيَّضْنَا لَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
برايشان مقدر مي کنيم -نزدشان مي بريم (از مصدر تقييض است که هم به معناي تقدير است ، و هم چيزي را نزد چيزي بردن )
-
سِيقَ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق داده شد(سوق به معناي وادار کردن کسي است به راه رفتن )
-
نَّجْدَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو سر بالایی (کلمه نجد به معناي راهي است به سوي بلندي ، و مراد از نجدين راه خير و راه شر است و اگر راه خير و شر را نجد خوانده ، براي اين بوده که هر دو مستلزم رنج و مشقت است )
-
ﭐهْتَدَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
هدایت را پذیرفت -راه را يافته - به طريق هدايت آمد
-
ﭐهْتَدَيْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
هدایت را پذیرفتم -راه را يافته ام - به طريق هدايت آمد
-
ﭐهْتَدَيْتُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
هدایت را پذیرفتيد -راه را يافته ايد - به طريق هدايت آمديد
-
سُيِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
سير داده شد - به راه انداخته شد
-
نَاصِحٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نصيحت کننده - خير خواه (کلمه نصح به معناي به کار بردن نهايت درجه قدرت خود در عمل و يا سخني است که در آن عمل و يا سخن مصلحتي براي صاحبش باشد و به عبارتي به معني خالص و ناب کردن عمل است لذا ناصح عسل به معناي عسل خالص است .ناصح به معني خياط نيز مي باشد ...
-
نَاصِحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
خيرخواهان - نصيحت کنندگان (کلمه نصح به معناي به کار بردن نهايت درجه قدرت خود در عمل و يا سخني است که در آن عمل و يا سخن مصلحتي براي صاحبش باشد و به عبارتي به معني خالص و ناب کردن عمل است لذا ناصح عسل به معناي عسل خالص است .ناصح به معني خياط نيز مي با...