کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیز کج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
أَزَاغَ
فرهنگ واژگان قرآن
منحرف کرد کج کرد
-
زَاغُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
منحرف شدند - کج شدند (به باطل گرويدند)
-
زَاغَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
منحرف شد - کج شد (در عبارت "زَاغَتْ عَنْهُمُ ﭐلْأَبْصَارُ "يعني چشم به آنها نمي افتد)
-
زَاغَتِ
فرهنگ واژگان قرآن
منحرف شد - کج شد(در عبارت "زَاغَتِ ﭐلْأَبْصَارُ "در اصل "زَاغَتْ " بوده که چون دو ساکن به هم رسيده کسره گرفته است)
-
يَتَخَبَّطُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را آشفته حال کرده -تعادل روانى و عقلىاش را مختل ساخته (کلمه خبط به معناي کج و معوج وغير طبيعي و نا منظم راه رفتن است )
-
لَا تُصَعِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
ازروي تكبر گردنت را كج نكن(کلمه صعر به معناي کج بودن گردن ، و کلمه تصعير به معناي گرداندن گردن از نظرها از روي تکبر است ودر جمله"لَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ ":روي خود را به کلي از مردم مگردان ، و از کسي که دارد با تو سخن ميگويد از در توهين اعراض مکن)
-
تَحِيدُ
فرهنگ واژگان قرآن
مهیای فرار می شدی-در اندیشه فرار بودی(از مصدرحيد به معناي عدول و برگشتن به عنوان فرار است . کسي که به منظور فرار دارد راه خود را کج ميکند ، اين حالت را عرب حيد ميگويد )