کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش و پس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فَقَعُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
پس بيفتيد - پس فرود آیید (در اصل "فوقعوا":(پس وقوع یابید) بوده که برای سهولت تلفظ به این شکل درآمده است و "وقوع"عبارت است از حدوث و پديد آمدن،اتفاق افتادن، قرار گرفتن و فرود آمدن که از میان این معانی در عبارت "فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ" فرود آمدن و ا...
-
هَنِيئاً
فرهنگ واژگان قرآن
گوارا(کلمه هنيئا صفت مشبهه از ماده هناء است و ماده هناء به معناي آسان هضم شدن غذا و نيز به معناي قبول طبع است ، اين لغت در خوراکيها و طعام استعمال ميشود مثلا ميگويند : غذائي است گوارا و هنييء . و کلمه مريئا به معناي همان حالت است اما در نوشيدنيها ، پ...
-
مَّرِيئاً
فرهنگ واژگان قرآن
گوارا (کلمه هنيئا صفت مشبهه از ماده هناء است و ماده هناء به معناي آسان هضم شدن غذا و نيز به معناي قبول طبع است ، اين لغت در خوراکيها و طعام استعمال ميشود مثلا ميگويند : غذائي است گوارا و هنييء . و کلمه مريئا به معناي همان حالت است اما در نوشيدنيها ، ...
-
يُؤْخَذُ
فرهنگ واژگان قرآن
گرفته می شود (عبارت "فَيُؤْخَذُ بِـﭑلنَّوَاصِي وَﭐلْأَقْدَامِ " یعنی : پس آنان را به موهاى پيش سر و به پاهايشان مىگيرند [و به آتش مىاندازند.])
-
نُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون می کنیم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشت...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
گردانيدن - رفت و آمد(آل عمران196)(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است ...
-
قَلَّبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون مي کنند(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن ...
-
غُلْباً
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگ و کلُفتان (جمع غلباء است ، و شجرة غلباء يعني درختي بزرگ و کلفت ، پس حدائق غلب به معناي بوستاني است که درختانش عظيم و کلفت باشد . )
-
نُقَلِّبُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را مي گردانيم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشتن دله...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
چرخاندن -گردانيدن (کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن دلها و...
-
عَسْعَسَ
فرهنگ واژگان قرآن
نيمه تاريک مي شود (عسعسه هم به رو آوردن شب اطلاق ميشود ، و هم به رفتن آن . پس عسعسه و عساس به معناي تاريکي مختصر است ، نظير تاريکي اول مغرب و قبل از آفتاب )
-
طَبَقاً
فرهنگ واژگان قرآن
برابر- مساوي (در عبارت "لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَن طَبَقٍ "منظور اين است که شما حالي را پس از حالي که مراحل مختلف زندگي و در سختي و زحمت مطابق يکديگرند ، طي مي کنيد )
-
يُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زير و رو مى کند (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تق...
-
مَيْمَنَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
يُمن و سعادت و مبارکی ( کلمه ميمنة از ماده يمن است که مقابل شوم است و معنايي بر خلاف آن دارد پس اصحاب ميمنة اصحاب و دارندگان يمن و سعادتند ، و در مقابل آنان اصحاب مشئمة هستند ، که اصحاب و دارندگان شقاوت و شئامتند) .
-
مُّقْتَصِدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
میانه رو- معتدل (اقتصاد به معناي گرفتن قصد ، و قصد به معناي ميانه است ، پس اقتصاد به معناي ميانه روي در امور و پرهيز از افراط و تفريط در امور است ، و امت مقتصده امتي است که در امر دين و تسليم نسبت به دستورات الهي ميانه رو و معتدل باشد )