کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دُّبُرَ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر
-
لِوَاذاً
فرهنگ واژگان قرآن
به گونه ای که پشت سر دیگری پنهان شوند (کلمه لواذا ، به معناي ملاوذه است ، و ملاوذه آن است که انساني به غير خود پناهنده شده و خود را پشت سر او پنهان کند )
-
خْلِفَکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر شما (آنان که بعداز شما می آیند)
-
خَلْفَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر ما (آنان که بعداز ما می آیند)
-
مُتَتَابِعَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو پی در پی - دو پشت سر هم
-
خَلْفَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر تو (آنان که بعداز تو می آیند)
-
ﭐتْرُکِ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر بگذار-بگذار و برو-ترک کن
-
سَرْمَداً
فرهنگ واژگان قرآن
دائم ( بعضي گفتهاند : اين کلمه از ماده سرد اشتقاق يافته ، و ميم آن زيادي است ، و معناي "سرد "پشت سر هم بودن است )
-
سَّلَاسِلُ
فرهنگ واژگان قرآن
زنجيرها( جمع سلسله و آن عبارت است از حلقههايي که از جهت طول پشت سر هم قرار ميگيرد)
-
سَلَاسِلَاْ
فرهنگ واژگان قرآن
زنجيرها( جمع سلسله و آن عبارت است از حلقههايي که از جهت طول پشت سر هم قرار ميگيرد)
-
ظِهْرِيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
ازياد رفته (ظِهري منسوب به ظـَهر است ،همچنانکه در فارسي کلمه پشتي منسوب به پشت است چيزي که هست وقتي از کلمه ظـَهر منسوب ميسازند ظاي آن را کسره ميدهند و اين کلمه به معناي هر چيزي است که انسان آن را پشت سر قرار دهد و به آن پشت کند بطوري که بکلي از ياد...
-
عُرْفاً
فرهنگ واژگان قرآن
به صورت پشت سر هم - براي کار خير يا معروف (در اصل به معني دسته مويي است که در گردن اسب ميباشد و هر امري را که به طور تعاقب و پشت سر هم واقع بشود به يال اسب تشبيه ميکنند ، مثلا به عنوان استعاره گفته ميشود فلانيها مثل يال اسب آمدند ، يعني پشت سرهم .در ...
-
رَتِّلِ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر هم بياور (در جمله "رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاًَ "يعني آن را با مهلت و آرامي با حفظ پيوستگي و نظم ونه بريده بريده خوانديم)
-
رَتَّلْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را پشت سر هم آورديم (در جمله "رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاًَ "يعني آن را با مهلت و آرامي با حفظ پيوستگي و نظم ونه بريده بريده خوانديم)
-
تَرْتِيلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت سر هم آوردن چيزي (در جمله "رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاًَ "يعني آن را با مهلت و آرامي با حفظ پيوستگي و نظم ونه بريده بريده خوانديم)