کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پر از سوراخ کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سُجِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
افروخته شد (در عبارت "إِذَا ﭐلْبِحَارُ سُجِّرَتْ "تسجير و افروختن درياها ، به دو معنا تفسير شده ، يکي افروختن دريايي از آتش و دوم پر شدن درياها از آتش -از کلمه سجر به معناي شعلهور کردن و تيز کردن آتش است و به قولي پر کردن از آتش)
-
نَافَقُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
نفاق و دوروئي کردند (ازنفاق که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين کلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائي را نيز نافقاء مي...
-
نِّفَاقِ
فرهنگ واژگان قرآن
نفاق - دو رويي (نفاقدر عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين کلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائي را نيز نافقاء مي نامند و م...
-
غَارِ
فرهنگ واژگان قرآن
غار - شکاف کوه (سوراخ وسيعي است که در کوه باشد ، و مقصود از آن در "إِذْ هُمَا فِي ﭐلْغَارِ" غاري است که در کوه ثور قرار داشته ، و اين غار غير از غاريست که در کوه حرا قرار داشت و محل نزول اولين آيات قرآن کريم بر پيامبر صلي الله عليه وآله بود )
-
مُنَافِقَاتُ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان منافق - زنان دو رو (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في ...
-
مُنَافِقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
منافقان - دو رويان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في الأرض...
-
مُنَافِقِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
منافقان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به معني تونل و راهي است که از زير زمين برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغي نفقا في الأرض "، سوراخ ...
-
حَشْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
محشور کردن -بيرون کردن از ديار(کلمه حشر به معناي بيرون کردن و کوچ دادن قومي از قرارگاهشان به زور و جبر است )
-
قَدَّتْ
فرهنگ واژگان قرآن
پاره کرد (کلمه قد و همچنين قط به معناي پاره کردن است ، اما قد به معناي پاره کردن از طول است ولي قط به معناي پاره کردن از عرض است )
-
يُدْحِضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا نابود کنند(از ادحاض به معني هلاک کردن و باطل کردن وغالب شدن)
-
تُقَاتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
پروا کردن از او
-
قَصَمْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
شکانديم (کنايه از هلاک کردن)
-
لَّعْنَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
دور بودن از رحمت (کلمه لعن به معناي دور کردن ملعون از رحمت است )
-
يَرْکُمَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
که متراکم و انباشته سازد (از کلمه رکم به معناي جمع کردن و قرار دادن چيزي است بر روي چيزي ديگر ، ابر پر پشت را هم از همين جهت سحاب مرکوم ميگويند که قطعات آن رويهم قرار دارد ، پس سحاب مرکوم يعني مجتمع ابر و مجموع آن ، و تراکم اشياء به معناي رويهم قرار ...
-
بَغْيَ
فرهنگ واژگان قرآن
ستم -طلب کردن حق ديگران از راه تعدي بر آنان