کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وضع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وُضِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قرار داده شد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است چون...
-
وَضَعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قرار داد - نهاد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است ...
-
واژههای همآوا
-
وُضِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قرار داده شد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است چون...
-
وَضَعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قرار داد - نهاد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است ...
-
جستوجو در متن
-
وَضَعَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
زاييد - وضع حمل كرد(وضع يعني نهادن و از بالا به پايين گذاشتن)
-
وَضَعَتْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را زاييد -او را وضع حمل كرد(وضع يعني نهادن و از بالا به پايين گذاشتن)
-
وَضَعَتْهَا
فرهنگ واژگان قرآن
او را زاييد -او را وضع حمل كرد(وضع يعني نهادن و از بالا به پايين گذاشتن)
-
وَضَعْتُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
زاييدم - وضع حمل كردم("وضع" يعني نهادن و از بالا به پايين گذاشتن)
-
تَقْوِيمٍ
فرهنگ واژگان قرآن
داراي قوام کردن(قوام عبارت است از هر چيز و هر وضع و هر شرطي که ثبات و بقايش نيازمند بدان است )
-
يَضَعْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
که زمين بگذارند (از"وضع" به معني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. "يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ " يعني مي زايند يا وضع حمل مي کنند. "يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ "يعني :حجاب و روپوش خود را كنار بگذارند)
-
لَا يُکَلِّفُ
فرهنگ واژگان قرآن
تکليف نمی کند (از ماده کلفت به معني مشقت است چون کارفرما با ملزم کردن بر کار مورد نظر مشقتي را براي کارگر وضع مي کند)
-
شَأْنٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کاربزرگ - وضع وحالتي عظيم (شأن عبارت است ازحال و امري که بر وفق و به صلاحيت پيش ميآيد ، و اين کلمه استعمال نميشود مگر در احوال و امور بزرگ)
-
وَضَعَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را قرار داد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار برده و در عبارت "وَﭐلْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ" از خلقت زمين تعبير به وضع كرده است چ...