کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارد در پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُقْوِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
دربیابان مانده ها-تهي دستان-در اصل مقوئين بوده است ( جمع اسم فاعل از باب افعال اقواء است ، و اقواء به معناي وارد شدن و ماندن در بياباني است که احدي در آن نباشد
-
مُقْوِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
صحرانشينان و بيابانگردان - سرگردانان و بیچارگان ("مقوين" که در اصل مقوئين بوده است ، جمع اسم فاعل از باب افعال اقواء است ، و اقواء به معناي وارد شدن و ماندن در بياباني است که احدي در آن نباشد )
-
مَرْحَباً
فرهنگ واژگان قرآن
تحيتي است که به شخص وارد شونده می گویند ، و در حقيقت رحب ( وسعت ) خانه را تقديم آن شخص ميکنند
-
طَائِفٌ
فرهنگ واژگان قرآن
دور زن - گردنده - بلايي فراگير(طائف عذاب ، آن عذابي است که در شب رخ دهد و منظور از "طَائِفٌ مِّنَ ﭐلشَّيْطَانِ " وسوسه هاي شيطان است يا طائف از شيطان آن شيطاني است که پيرامون قلب آدمي طواف ميکند تا رخنهاي پيدا کرده وسوسه خود را وارد قلب کند يا آن وسو...
-
قِصَاصِ
فرهنگ واژگان قرآن
مجازاتی که به تلافی جنایتی که مجرمی انجام داده در مورد او اجرا می کنند(کلمه قصاص مصدر از قاص يقاص است و اين کلمه از قص اثره ، جا پاي او را تعقيب کرد ميباشد وقصاص به معنی داستانسرا نیز از این جهت است که آثار و حکايات گذشتگان را حکايت ميکند مثل ای...
-
مَوْرُودُ
فرهنگ واژگان قرآن
آبی که به لب آن رسیده اند- آنچه در آن وارد می شوند (بِئْسَ ﭐلْوِرْدُ ﭐلْمَوْرُودُ :بد سهمى است [آتشى] كه در آن وارد مىشود.کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب...
-
مَرْحَباً
فرهنگ واژگان قرآن
خوش آمد و گشایش (و کلمه مرحبا تحيتي است که به شخص وارد شونده، ميدهند ، و در حقيقت رحب (وسعت )خانه را تقديم آن شخص ميکنند ، پس اين که پيشوايان و متبوعين ضلالت در باره تابعين خود ميگويند لا مرحبا بهم . معنايش اين است که : وسعت و گشايشي براي آنان مباد ....
-
کَبِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
بزرگ دار- تکبير گو(از ائمه معصومين (عليهمالسلام) وارد شده که معناي تکبير ( الله اکبر )اين است که خدا از اينکه در وصف بگنجد بزرگتر است ، پس خداي تعالي از هر وصفي که ما با آن توصيفش کنيم ، و حتي از خود اين وصف بزرگتر است)
-
کَبِّرْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را بزرگ دار-براي او تکبير گو(از ائمه معصومين (عليهمالسلام) وارد شده که معناي تکبير ( الله اکبر )اين است که خدا از اينکه در وصف بگنجد بزرگتر است ، پس خداي تعالي از هر وصفي که ما با آن توصيفش کنيم ، و حتي از خود اين وصف بزرگتر است)
-
لَا يَسْبِتُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
روزهاي غير شنبه ي آنها - روزي كه در شنبه نيستند(کلمه سبت در اصل به معناي قطع است ، و از همين جهت به قطع سير ، ميگويند سبت السير ، و نيز سبت الشعر ، تراشيدن مو است ، و سبت الانف ، بريدن بيني از ته است بعضي گفتهاند : خداي تعالي روز شنبه را بدين جهت سبت...
-
سَبَبٍ
فرهنگ واژگان قرآن
وسيله - طريق - طناب (سبب به معناي هر چيزي است که با آن و به وسيله آن چيز ديگري را به دست ميآورند و به همين جهت است که طناب را سبب ميگويند چون به وسيله آن آب از چاه بيرون ميآورند و طريق را سبب ميگويند چون به وسيله آن به مقصد ميرسند و " در" را سبب ميگ...
-
وَرَدَ
فرهنگ واژگان قرآن
به لب آب رفت ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب رفتم مصدر آن ورود و اسم فاعلش وارد و اسم مفعولش مورود است خداي تعالي نيز در قرآن این معنی را استعمال نموده...
-
وِرْداً
فرهنگ واژگان قرآن
به صورت آمدن تشنگان بر لب آب ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب رفتم مصدر آن ورود و اسم فاعلش وارد و اسم مفعولش مورود است خداي تعالي نيز در قرآن این معنی ...
-
سَّبْتِ
فرهنگ واژگان قرآن
شنبه (کلمه سبت در اصل به معناي قطع است ، و از همين جهت به قطع سير ، ميگويند سبت السير ، و نيز سبت الشعر ، تراشيدن مو است ، و سبت الانف ، بريدن بيني از ته است بعضي گفتهاند : خداي تعالي روز شنبه را بدين جهت سبت خوانده که خداوند خلقت آسمانها و زمين را د...
-
تَسْتَأْنِسُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که اجازه بگيريد - که آشنايي دهيد (در جمله "لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِکُمْ حَتَّىٰ تَسْتَأْنِسُواْ " يعني وقتي وارد خانه اي مي خواهيد بشويد بجاي ورود ناگهاني با گفتن سلام يا "يا الله" و کلماتي از اين قبيل ورودتان را با أُنس و الفت همراه ک...