کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دَاخِلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
وارد شوندگان
-
وَارِدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
وارد شوندگان
-
وَارِدُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
وارد شونده به آن
-
سَلَکْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را وارد مي کنيم - آن را نفوذ مي دهيم
-
تُمْسُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
وارد شب می شويد
-
صَبَّحَهُم
فرهنگ واژگان قرآن
صبح بر آنها وارد شد - صبحگاهان به آنان رسيد
-
تُظْهِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
وارد ظـُهر مي شويد-ظـُهر مي کنيد
-
سَلَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
برد - نفوذ داد - وارد کرد(از کلمه سلوک به معناي نفوذ کردن ، و نفوذ دادن است )
-
نَسْلُکُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را برديم -آن را نفوذ داديم - آن را وارد کرديم(از کلمه سلوک به معناي نفوذ کردن ، و نفوذ دادن است )
-
مَرْحَباً
فرهنگ واژگان قرآن
تحيتي است که به شخص وارد شونده می گویند ، و در حقيقت رحب ( وسعت ) خانه را تقديم آن شخص ميکنند
-
طَبَعَ
فرهنگ واژگان قرآن
مُهر زد ( بر دل مهر زدن کنايه از اين است که راه ورود هدايت و نور به آن دل را ببندند همانطور که وقتي چيزي را مُهر وموم مي کنند چيزي نمي تواند به آن وارد شود.)
-
طُبِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
مُهر زده شد ( بر دل مهر زدن کنايه از اين است که راه ورود هدايت و نور به آن دل را ببندند همانطور که وقتي چيزي را مُهر وموم مي کنند چيزي نمي تواند به آن وارد شود.)
-
يَسْلُکْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را مي برد - اورا فرو مي برد - او را وارد کرد(از کلمه سلوک به معناي نفوذ کردن ، و نفوذ دادن است.جزمش به دليل جواب واقع شدن براي شرط قبل از خود مي باشد )
-
يَطْبَعُ
فرهنگ واژگان قرآن
مُهرمي زند ( بر دل مهر زدن کنايه از اين است که راه ورود هدايت و نور به آن دل را ببندند همانطور که وقتي چيزي را مُهر وموم مي کنند چيزي نمي تواند به آن وارد شود.)
-
قِصَاصِ
فرهنگ واژگان قرآن
مجازاتی که به تلافی جنایتی که مجرمی انجام داده در مورد او اجرا می کنند(کلمه قصاص مصدر از قاص يقاص است و اين کلمه از قص اثره ، جا پاي او را تعقيب کرد ميباشد وقصاص به معنی داستانسرا نیز از این جهت است که آثار و حکايات گذشتگان را حکايت ميکند مثل ای...