کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت کره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کَرِهَ
فرهنگ واژگان قرآن
خوشش نيامد - خوش نداشت - کراهت داشت (کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد .)
-
کَرِهَ
فرهنگ واژگان قرآن
خوشش نيامد -خوش نداشت -کراهت داشت(کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد .)
-
کَرْهاً
فرهنگ واژگان قرآن
از روي اکراه - ناخواسته (کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد .)
-
کُرْهاً
فرهنگ واژگان قرآن
با تحمل رنج وزحمت (کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد .)
-
کَرِهْتُمُوهُ
فرهنگ واژگان قرآن
از آن خوشتان نيامد -آن را خوش نداشتيد - از ان کراهت داشتيد (کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد .)
-
کَرِهْتُمُوهُنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
از آن زنان خوشتان نيامد -آن زنان را خوش نداشتيد - از آن زنان کراهت داشتيد (کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد ...
-
کَرِهُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
خوششان نيامد - خوش نداشتند - کراهت داشتند (کلمه کره - به فتحه کاف - به معناي مشقتي است که از خارج و به اکراه و اجبار ديگران بر آدمي تحميل شود ، ولي کلمه کره - به ضمه کاف - به معناي مشقتي است که از ناحيه خود انسان برسد .)
-
مِّلْءُ
فرهنگ واژگان قرآن
به اندازه ی آکندگی - به اندازه ی پُری (کلمه ملء به معناي پري ظرف است از چيزي که در آن ريخته باشند . در عبارت "ملء الارض ذهبا" کره زمين ظرفي فرض شده که مالامال از طلا باشد ، پس اين جمله از قبيل استعاره تخييليه ، و استعاره به کنايه است )
-
مَرَّتَانِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو بار - دو دفعه (کلمه مرة به معناي يک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معناي دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند يک بار انجام یک عمل ، همچنانکه کلمات دفعه و کره و نزله هم معناي آنرا ميدهند ، و بر وزن آن نيز هستند و هم از نظر اعتبار ن...
-
مَّرَّتَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو بار - دو دفعه (کلمه مرة به معناي يک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معناي دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند يک بار انجام یک عمل ، همچنانکه کلمات دفعه و کره و نزله هم معناي آنرا ميدهند ، و بر وزن آن نيز هستند و هم از نظر اعتبار ن...
-
مَشْرِقَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو مشرق - مشرق و مغرب (مراد از مشرقين مشرق و مغرب است که در آن جانب مشرق غلبه داده شده .یا اینکه چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود )
-
مَرَّةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بار - دفعه - یک بار - دو بار (کلمه مرة به معناي يک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معناي دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند يک بار انجام یک عمل ، همچنانکه کلمات دفعه و کره و نزله هم معناي آنرا ميدهند ، و بر وزن آن نيز هستند و هم از ن...
-
مَغَارِبِ
فرهنگ واژگان قرآن
مغربها - محلهای غروب (چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود از طرفي با همين فرض مي توان براي كره ي زمين مشرقها و مغربهاي فراوان تصور نمود يا اينكه منظور از کلمه مغارب نقطهه...
-
مَغَارِبَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
مغربش - محلهای غروبش (چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود از طرفي با همين فرض مي توان براي كره ي زمين مشرقها و مغربهاي فراوان تصور نمود يا اينكه منظور از کلمه مغارب نقطهه...
-
مَغْرِبَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو مغرب - دو محل غروب (چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود از طرفي با همين فرض مي توان براي كره ي زمين مشرقها و مغربهاي فراوان تصور نمود يا اينكه منظور از کلمه مغارب نقطه...