کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت دوزخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
غِسْلِينٍ
فرهنگ واژگان قرآن
چرکاب (گويا مراد از آن چرک و کثافاتي است که از تن اهل دوزخ ميريزد )
-
نَّاصِبَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
خستگی و رنج (عبارت "عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ " یعنی که اهل دوزخ خستگي تلاشي که در دنيا کردند از تنشان در نميآيد)
-
صَدِيدٍ
فرهنگ واژگان قرآن
چرک و خون غليظ و درهمي که حرارتش و بوي گندش اهل دوزخ را عذاب ميدهد( در اصل به معني چرک وخوني است که از رحِم سرازير شود )
-
جَهَنَّمُ
فرهنگ واژگان قرآن
جهنّم - دوزخ (اسمي است از اسماي آتش آخرت . بعضي گفتهاند اين لفظ از قول عرب که به چاه بسيار عميق جهنام ميگويد اخذ شده . بعضي ديگر گفتهاند که اين کلمه لغتي است فارسي که در زبان عربي شايع شده است . )
-
غَوَاشٍ
فرهنگ واژگان قرآن
پوشاننده ها (غاشية و به معناي ساتر و هر چيز پوشاننده است ، روپوش زين را هم از اين جهت غاشية السرج گويند وعبارت "لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ "يعني عذاب به اهل دوزخ از پايين و بالا احاطه دارد . )
-
يُحْشَرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
محشور مي شوند(کلمه حشر به معناي بيرون کردن و کوچ دادن قومي از قرارگاهشان به زور و جبر است. عبارت "يُحْشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ " یعنی : به رو در افتاده به سوى دوزخ محشور مىشوند)
-
مُّقْمَحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سر بالا برده شده ها ( کلمه مقمحون اسم مفعول از ماده اقماح است و اقماح به معناي سر بلند کردن است . از اين کلمه برميآيد غلهايي که در اهل دوزخ به کار ميرود ، طوري است که بين سينه تا زير چانه آنان را پر ميکند ، به طوري که سرهايشان رو به بالا قرار ميگيرد ...
-
تَنَادِ
فرهنگ واژگان قرآن
ندا دادن (يوم التناد : قيامت ،تسميه قيامت به اين اسم به اين دليل است که قيامت ،روزی است که اهل دوزخ و اهل بهشت يکديگر را ندا دهند يا به خاطر اين است که در آن روز ستمگران يکديگر را با صداي بلند صدا ميزنند ، و داد و فريادشان به واويلا بلند ميشود ، همان...
-
أَعراف
فرهنگ واژگان قرآن
قسمتهاي بالاي حجاب و تلهاي شني و عرف به معني يال اسب و تاج خروس و قسمت بالاي هر چيزي است . معلوم ميشود که اين کلمه به هر معنا که استعمال شود ، معناي علو و بلندي در آن هست . اهل اعراف مشرف بر جميع مردم از بهشتيان و دوزخيانند ، معلوم ميشود که منظور از...
-
مِرْصَادِ
فرهنگ واژگان قرآن
كمين گاه (کلمه رصد به معناي آماده شدن براي مراقبت است و مرصد و مرصاد به معناي آن محلي است که براي مراقبت در آنجا قرار بگيرند مانند عبارت "و اقعدوا لهم کل مرصد - براي دستگيري آنان در هر کمينگاهي به کمين بنشينيد . "البته مرصد به زمان كمين نشستن هم گفت...
-
مَرْصَدٍ
فرهنگ واژگان قرآن
كمين گاه - زمان کمین نشستن(کلمه رصد به معناي آماده شدن براي مراقبت است و مرصد و مرصاد به معناي آن محلي است که براي مراقبت در آنجا قرار بگيرند مانند عبارت "و اقعدوا لهم کل مرصد - براي دستگيري آنان در هر کمينگاهي به کمين بنشينيد . "البته مرصد به زمان ...
-
وُجُوهَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
چهره هايشان -روهایشان (وجه هر چيزي به معناي ناحيهاي از آن چيز است که با آن با غير روبرو ميشود و ارتباطي با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمي سطح بيرون آن است ، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش ميباشد ، يعني آن طرفي که با آن با مردم روبرو ميشود ، و وجه ...