کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشان داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حُبَّ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست داشتن
-
قِيَامَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
از اسامی روز رستاخیز به معنی روز برپا داشتن
-
تَجْرِي بـِ
فرهنگ واژگان قرآن
مي برد (به حالت جريان داشتن)
-
يَجْرِي
فرهنگ واژگان قرآن
روان است - ميرود ( به حالت جريان داشتن)
-
إِمْسَاکٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نگه داشتن (امساک در اصل به معني دست آويختن به چيزي است)
-
تَوَدُّ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست دارد(ود نوع خاصي از حب و دوست داشتن است و آن حبي است که آثار و پيامدهايي آشکار دارد )(مؤنث)
-
تَوَدُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست دارید(ود نوع خاصي از حب و دوست داشتن است و آن حبي است که آثار و پيامدهايي آشکار دارد )
-
مُحْصِنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان با عفت( احصان (در اصل :ممانعت)در مورد زنان در سه مورد به كار مي رود :شوهردار بودن -آزادي - عفت داشتن)
-
يَوَدُّ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست دارد(ود نوع خاصي از حب و دوست داشتن است و آن حبي است که آثار و پيامدهايي آشکار دارد )
-
حَاضِرَة
فرهنگ واژگان قرآن
حاضر -آنچه حضور دارد(مؤنث. مقصود از حاضر دريا بودن در عبارت "ﭐلْقَرْيَةِ ﭐلَّتِي کَانَتْ حَاضِرَةَ ﭐلْبَحْرِ " در نزديکي دريا و مشرف به آن قرار داشتن است )
-
قِيَاماً
فرهنگ واژگان قرآن
به حالت ایستاده (در عبارت " ﭐلَّذِينَ يَذْکُرُونَ ﭐللَّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً ")- برای بر پا داشتن و قوام (در عبارت "جَعَلَ ﭐللَّهُ ﭐلْکَعْبَةَ ﭐلْبَيْتَ ﭐلْحَرَامَ قِيَاماً لِّلنَّاسِ ")
-
يُوَادُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مودّت دارند - دو ست دارند به نحوی که این دوست داشتن در عمل نیز ظاهر می گردد (مودّت یعنی محبتي که اثرش در مقام عمل ظاهرشود)
-
يَوَدُّواْ
فرهنگ واژگان قرآن
دوست دارند(ود نوع خاصي از حب و دوست داشتن است و آن حبي است که آثار و پيامدهايي آشکار دارد.جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای شرط قبل از خود است )
-
نَصِيبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بهره وسهم (اصل آن از نصب به معناي به پا داشتن است و بهره و سهم را به اين مناسبت نصيب خواندهاند که هر سهمي هنگام تقسيم از ساير اموال جدا ميشود تا با آن مخلوط نگردد )
-
نَصِيبَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
بهره وسهم تو(اصل آن از نصب به معناي به پا داشتن است و بهره و سهم را به اين مناسبت نصيب خواندهاند که هر سهمي هنگام تقسيم از ساير اموال جدا ميشود تا با آن مخلوط نگردد )