کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
می و می گسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
يَمْنَعُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
منع می کنند - باز می دارند (عبارت "يَمْنَعُونَ ﭐلْمَاعُونَ" یعنی : از [رسیدن] وسايل و ابزار ضرورى زندگى [و زكات و هديه و صدقه به نيازمندان] جلوگیری می کنند)
-
نَلْعَبُ
فرهنگ واژگان قرآن
بازی و تفریح می کنیم (کنّا نلعبُ :بازی و تفریح می کردیم )
-
يَهْتَدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
هدایت را می پذیرند -هدایت می شوند- هدایت می یابند(هدایت به معناي راهنمائي به سوي مطلوب به نرمي و لطف است و اهتدا پذیرفتن هدايت و ایستادگی در راه کسب آن است)
-
يَهْتَدِي
فرهنگ واژگان قرآن
هدایت را می پذیرد - هدایت می شود- هدایت می یابد (هدایت به معناي راهنمائي به سوي مطلوب به نرمي و لطف است و اهتدا پذیرفتن هدايت و ایستادگی در راه کسب آن است)
-
يُنَادَوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
ندا داده می شوند- صدا زده می شوند - فرا خوانده می شوند (ندا به معناي صدا زدن و خواندن با صداي بلند است )
-
مُقَصِّرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
کوتاه کنندگان - آنان که عمل تقصیر را انجام می دهند ( یکی از اعمال حج که کوتاه کردن ناخن بعد از سعی صفا و مروه می باشد و با این عمل از احرام خارج می شوند)
-
يَسْرِ
فرهنگ واژگان قرآن
پشت می کند و می رود - می گذرد (کلمه يسر مضارع از مصدر سري است ، که به معناي رفتن شب ، و پشت کردن آن است )
-
تَذْهَلُ
فرهنگ واژگان قرآن
بی خبر می شود - از یاد می برد (از ذهول به معناي با دهشت از چيزي گذشتن و رفتن .درجمله "تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ "یعنی هول قیامت به حدی است که زنی که در حال شیر دادن می باشد بچه اش را از یاد می برد و فرار می کند)
-
تَنقِمُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
عیب می گیرید-خرده گیری می کنید(از نَقِمت به معنی انکار و خرده گیری و عقوبت زمانی یا عملی است)
-
نَقُصُّ
فرهنگ واژگان قرآن
ازداستان سرایِِي می کنیم-حکايت می کنیم - داستان نقل می کنیم- قصّه می گوییم(کلمه قص به معناي دنباله جاي پا را گرفتن و رفتن ويا خود رد پاست و چون در قصه گفتن نيز خبر و واقعه اي را پي گيري مي کنند ، استفاده شده است )
-
يَقْتَتِلَانِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو می جنگیدند - به قصد کشت با یکدیگر زد و خورد می کردند
-
لَتَکُونَنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
حتماً و یقیناً می شوی
-
يَکِيدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
نقشه می کشند - حيله می کنند-چاره انديشي می کنند(کلمه کيد به معناي نوعي حيله زدن است که گاهي ناپسند و گاهي پسنديده است گرچه استعمالش در موارد ناپسند بيشتر است.)
-
تَّقْرِضُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
از آنها جدا می شود-نان را ترک می کند (از کلمه قرض به معنی قطع و بريدن است . )
-
يَقْبِضُ
فرهنگ واژگان قرآن
تنگ می گيرد - می گیرد ( قبض به معني گرفتن چيزي و کشيدن آن به طرف خويش است)