کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هَارُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
نام يکي از پيامبران الهي و برادر حضرت موسي علي نبينا و عليه السلام
-
مَهِينٌ
فرهنگ واژگان قرآن
خوار و ضعيف - حقير (از هون است که به معناي ضعف و حقارت است، و منظور فرعون از مهين بودن حضرت موسي (عليهالسلام) ، فقير و تهي دست بودن ایشان است)
-
فِرْعَوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
لقب پادشاه مصر-نام جبار و ديکتاتور نژاد قبط و پادشاه ايشان (منظور از کلمه فرعون در قرآن كريم فقط براي فرعون زمان موسي استفاده شده است)
-
عِمْرَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
نام پدر حضرت مريم عليهماالسلام (البته عمران نام پدر حضرت موسي علي نبينا وعليه السلام هم بوده است ولي در قرآن به اين موضوع اشاره اي نشده است )
-
سَيْنَاءَ
فرهنگ واژگان قرآن
سرزمين سينا(سرزميني که کوه طور که محل مناجات حضرت موسي (علي نبينا و عليه السلام ) با خداي تعالي بود در آن واقع است)
-
سِينِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
سينا - سرزمين سينا(سرزميني که کوه طور که محل مناجات حضرت موسي (علي نبينا و عليه السلام ) با خداي تعالي بود در آن واقع است)
-
قَارُونُ
فرهنگ واژگان قرآن
نام فردي از قوم موسي علي نبينا و عليه السلام که پسر عمو يا پسر خاله حضرت نيز بوده است و پس از اينکه به ثروتي مي رسد که حمل کليدهاي گنجهايش گروهي تنومند را خسته مي کرده سر به طغيان بر مي دارد و حتي با اجير کردن زني فاحشه قصد تهمت زدن به حضرت موسي را د...
-
أَرْجِهْ
فرهنگ واژگان قرآن
اورا نگهدار- اورا مهلت بده(از ماده ارجاء به معناي تاخير انداختن است. در عبارت "قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي ﭐلْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ" منظور این است که :موسي و برادرش را مهلت بده و درباره آنان به سياست و شکنجه ، عجله و شتاب مکن و بفرست سا...
-
سَّامِرِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
مردي از بني اسرائيل که در زماني که حضرت موسي به کوه طور براي مناجات با خداي تعالي و دريافت الواح تورات رفته بود ، گوسالبه اي از طلا ساخت و مردم را به پرستش آن دعوت نمود
-
طُوًى
فرهنگ واژگان قرآن
اسم جلگهاي است که در دامنه کوه طور (محل مناجات حضرت موسي علي نبينا و عليه السلام با خداوند) قرار دارد ، و همانجا است که خداي سبحان آن را وادي مقدس ناميده است
-
سَرَباً
فرهنگ واژگان قرآن
مسلک و مذهب (سرب و نفق عبارت است از راهي که در زير زمين کنده شده و از نظر عموم پنهان است . در عبارت "فَـﭑتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي ﭐلْبَحْرِ سَرَباً " گويا راهي را که ماهي موسي پيش گرفته و به دريا رفت تشبيه به نقبي کرده که کسي پيش بگيرد و ناپديد شود)
-
مَئَارِبُ
فرهنگ واژگان قرآن
احتیاجات (جمع مأربه است ، که راء آن با هر سه صدا خوانده ميشود ، و به معناي احتياج است ، و مراد از اينکه حضرت موسی در تعریف از عصایش به خدای تعالی عرض کرد: مرا در آن مئاربي (حوائجي) ديگر است، اين است که اين عصا حوائجي ديگرنیز از من برطرف می کند و فاید...
-
قَضَىٰ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
او را کشت(کلمه قضاء به معناي حکم است ، و اگر با حرف علي متعدي شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ " کنايه از اين است که با کشتنش کارش را تمام کرد معناي جمله اين است که : موسي (عليهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و يا دفع کر...
-
طُّورِ
فرهنگ واژگان قرآن
کوه (طور به معناي مطلق کوه است ، و هر کوهي را طور ميگويند ، و ليکن استعمالش در آن کوهي که موسي (عليهالسلام) با خداي تعالي سخن گفت غلبه يافته ، و در آيه مورد بحث هم مناسبتر آن است که همان کوه خاص منظور باشد )
-
يَقْضِ عَلَيْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
تا ما را بميراند (کلمه قضاء به معناي حکم است ، و اگر با حرف علي متعدي شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ " کنايه از اين است که با کشتنش کارش را تمام کرد معناي جمله اين است که : موسي (عليهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و ي...