کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفعول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مُّمَرَّدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
صاف شده ( اسم مفعول از تمريد به معناي صاف کردن است)
-
صَفّاً
فرهنگ واژگان قرآن
صف - صفي وصف نشدني ( اگر مفعولٌ فیه واقع شده باشد)
-
تَسْلِيماً
فرهنگ واژگان قرآن
تسليماً-تسليم شدني آن طور که بايد(در جايي که مفعولٌ فيه شده -احزاب 56)
-
عُتُوّاً
فرهنگ واژگان قرآن
سرپيچي - سرپيچي کردني ناگفتني (وقتي مفعول فيه باشد)
-
مَعَاذَ ﭐللَّهِ
فرهنگ واژگان قرآن
پناه ميبرم به خدا (معاذ مفعول مطلق اعوذ بالله و به جای فعل نشسته است )
-
صَيْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
شکار کردن - صید کردن -صيد - شکار ( مصدري است که به معناي مفعول یعنی "صيد شده " نیز می آید)
-
يُصَلَّبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که به دار آويخته شوند ( استفاده از باب تفعيل در اينجا دلالت بر زيادي فعل يا فاعل يا مفعول دارد)
-
مَمْنُونٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قطع شده - منّت گذاشته شده (کلمه ممنون از ماده "من "، به معناي قطع و اسم مفعول آن است البته بايد توجه داشت از طرفي کلمه ممنون اسم مفعول از منت نيزمي باشد و منت به معناي آن است که نعمتي را که به کسي دادهاي با زبان خود آن را بــــــر آن شخص سنگين سازي ....
-
مَعْکُوفاً
فرهنگ واژگان قرآن
بازداشت شده (اسم مفعول از مصدر عكوف به معني اقامت در يکجا و ممنوع شدن از رفتن به اين طرف و آن طرف است)
-
مُّنبَثّاً
فرهنگ واژگان قرآن
پراكنده (کلمه منبث اسم مفعول از مصدر باب انفعال ، يعني انبثاث است ، و انبثاث به معناي متفرق شدن ، و متلاشي شدن چيزي است)
-
مُنشَئَاتُ
فرهنگ واژگان قرآن
ایجاد شده ها - خلق شده ها(کلمه منشئات اسم مفعول از ماده انشاء است ، و انشاء هر چيز به معناي احداث و ايجاد و تربيت آن است)
-
مُتْرَفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
عیاشان - خوش گذرانانِ مغرور و سرمست ( جمع مترف که اسم مفعول از ماده اتراف است ، که به معناي زياده روي در تلذذ از نعمتها است)
-
مُثْقَلَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سنگین بار (اسم مفعول از مصدر اِثقال (باب افعال )به معناي تحميل ثقل و سنگینی )
-
مُخَلَّفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
برجاي ماندگان (کلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است که به معناي باقي گذاردن براي بعد از رفتن است )
-
مُخَلَّفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
برجاي ماندگان (کلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است که به معناي باقي گذاردن براي بعد از رفتن است )