کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مطابقِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طِبَاقاً
فرهنگ واژگان قرآن
به صورت طبقه طبقه (مطابق هم) و روي هم قرار گرفته
-
لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُکُمُ
فرهنگ واژگان قرآن
باب میل شما نیست - مطابق هوی و هوستان نبود
-
صَدَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
راست گفت (صدق در اصل به معناي اين است که گفتار و يا خبري که داده ميشود با خارج مطابق باشد ، و آدمي را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق ميگويند . و ليکن از آنجائي که بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول ناميدهاند در نتيجه صدق را د...
-
صِدْقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
راستي - درستي - نيکي (در عبارت "لِسَانَ صِدْقٍ " يعني زباني که جز به راستي سخن نمي گويد و در عبارت "مَقْعَدِ صِدْقٍ " منظور اين است که ميان مجلس و جايگاه آنان و صدق عمل و ايمانشان رابطهاي هست . صدق در اصل به معناي اين است که گفتار و يا خبري که داده م...
-
صِدْقِهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
راستيشان - يکي بودن گفتار و عملشان(صدق در اصل به معناي اين است که گفتار و يا خبري که داده ميشود با خارج مطابق باشد ، و آدمي را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق ميگويند . و ليکن از آنجائي که بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول نام...
-
جَبَّارٍ
فرهنگ واژگان قرآن
گردنکلفتي که با اراده خود بر مردم غالب گشته و آنان را اجبار ميکند تا مطابق دلخواه او عمل کنند-بسیار اجبار کننده
-
طَبَقاً
فرهنگ واژگان قرآن
برابر- مساوي (در عبارت "لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَن طَبَقٍ "منظور اين است که شما حالي را پس از حالي که مراحل مختلف زندگي و در سختي و زحمت مطابق يکديگرند ، طي مي کنيد )
-
سَدِيداً
فرهنگ واژگان قرآن
محکم و استوار وبا صلابت (از ماده سداد است ، که به معناي اصابت رأي ، و داشتن رشاد است ، و بنابر اين ، قول سديد ، عبارت است از کلامي که هم مطابق با واقع باشد ، و هم لغو نباشد ، و يا اگر فايده دارد ، فايدهاش چون سخنچيني و امثال آن ، غير مشروع نباشد . پس...
-
عِضِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
عضوعضو-بخش بخش (عضين جمع عضه است و اصل عضه عضوه بوده واو آنرا انداختهاند و به همين جهت جمع آن با نون آمده در عبارت "ﭐلَّذِينَ جَعَلُواْ ﭐلْقُرْءَانَ عِضِينَ " منظور کساني هستند که به جاي اينکه قرآن را يکپارچه قبول کنند و به کار برند قسمتي را که مطابق...
-
يُوَاطِئُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که هماهنگ و مطابق سازند - که همگام سازند (از کلمه وطئ به معنای قدم نهادن.رسم عرب در جاهليت چنين بود که وقتي دلشان ميخواست در يکي از چهار ماه حرام که جنگ در آنها حرام بوده جنگ کنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به ماهي ديگر ميدادند تا از طرفی مقصودشان ...
-
نَّسِيءُ
فرهنگ واژگان قرآن
تأخیر انداختن - تأخیر انداخته شده (رسم عرب در جاهليت چنين بود که وقتي دلشان ميخواست در يکي از چهار ماه حرام که جنگ در آنها حرام بوده جنگ کنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به ماهي ديگر ميدادند تا از طرفی مقصودشان فراهم گردد و از طرفی تعداد ماههای حرام...