کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسلولیت را قبول کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سَّمْعَ
فرهنگ واژگان قرآن
شنيدن - استجابت و قبول پيشنهاد و دعوت (کلمه سمع گاهي در معناي شنيدن صدا و سخن اطلاق ميشود ، و گاهي در غرضي که عقلا از شنيدن سخن دارند ،يعني قبول کردن سخن و برآوردن تقاضا و حاجت)
-
يَتَطَهَّرُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
که مي خواهند پاک شوند - که پاک شدن را بپذيرند (از معاني باب تفعّل قبول اثر فعل است مانند تعلّم که به معني تعليم را پذيرفتن يا همان ياد گرفتن است)
-
يَتَطَهَّرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
خواهان پاکي اند - پاک شدن را مي پذيرند (از معاني باب تفعّل قبول اثر فعل است مانند تعلّم که به معني تعليم را پذيرفتن يا همان ياد گرفتن است)
-
سَمِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
شنيد - استجابت کرد (کلمه سمع گاهي در معناي شنيدن صدا و سخن اطلاق ميشود ، و گاهي در غرضي که عقلا از شنيدن سخن دارند ،يعني قبول کردن سخن و برآوردن تقاضا و حاجت)
-
سَمِعْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
شنيديم - استجابت کرديم (کلمه سمع گاهي در معناي شنيدن صدا و سخن اطلاق ميشود ، و گاهي در غرضي که عقلا از شنيدن سخن دارند ،يعني قبول کردن سخن و برآوردن تقاضا و حاجت)
-
سَمِعُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
شنيدند - استجابت کردند (کلمه سمع گاهي در معناي شنيدن صدا و سخن اطلاق ميشود ، و گاهي در غرضي که عقلا از شنيدن سخن دارند ،يعني قبول کردن سخن و برآوردن تقاضا و حاجت)
-
نُقَلِّبُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را مي گردانيم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشتن دله...
-
عِضِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
عضوعضو-بخش بخش (عضين جمع عضه است و اصل عضه عضوه بوده واو آنرا انداختهاند و به همين جهت جمع آن با نون آمده در عبارت "ﭐلَّذِينَ جَعَلُواْ ﭐلْقُرْءَانَ عِضِينَ " منظور کساني هستند که به جاي اينکه قرآن را يکپارچه قبول کنند و به کار برند قسمتي را که مطابق...
-
نُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون می کنیم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشت...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
چرخاندن -گردانيدن (کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن دلها و...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
گردانيدن - رفت و آمد(آل عمران196)(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است ...
-
قَلَّبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون مي کنند(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن ...
-
يُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زير و رو مى کند (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تق...
-
هَنِيئاً
فرهنگ واژگان قرآن
گوارا(کلمه هنيئا صفت مشبهه از ماده هناء است و ماده هناء به معناي آسان هضم شدن غذا و نيز به معناي قبول طبع است ، اين لغت در خوراکيها و طعام استعمال ميشود مثلا ميگويند : غذائي است گوارا و هنييء . و کلمه مريئا به معناي همان حالت است اما در نوشيدنيها ، پ...
-
مَّرِيئاً
فرهنگ واژگان قرآن
گوارا (کلمه هنيئا صفت مشبهه از ماده هناء است و ماده هناء به معناي آسان هضم شدن غذا و نيز به معناي قبول طبع است ، اين لغت در خوراکيها و طعام استعمال ميشود مثلا ميگويند : غذائي است گوارا و هنييء . و کلمه مريئا به معناي همان حالت است اما در نوشيدنيها ، ...