کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مَيِّتِ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده
-
مَيْتاً
فرهنگ واژگان قرآن
مرده
-
أَمْواتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده ها
-
مِتُّ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده بودم
-
نَّطِيحَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
حيواني که بوسيله ي شاخ زدن حيوان ديگر مرده است
-
يُنشِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده زنده می کنند (کلمه انشار به معناي زنده کردن مردگان است)
-
يَتِيمَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو يتيم (يتيم به معناي کودک پدر مرده است ، و به کودکي که مادرش مرده باشد ، يتيم نمي گويند ، بعضي گفتهاند : يتيم در انسانها از طرف پدر ، و در ساير حيوانات از طرف مادر است)
-
يَتَامَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
يتيمان (کلمه "يتامي" جمع يتيم است ، که بمعناي کودک پدر مرده است ، و به کودکي که مادرش مرده باشد ، يتيم نميگويند ، بعضي گفتهاند : يتيم در انسانها از طرف پدر ، و در ساير حيوانات از طرف مادر است)
-
حَرَضاً
فرهنگ واژگان قرآن
مشرف به هلاکت - نیمه جان (به معناي مشرف بر هلاکت است ، و بعضي گفتهاند : به معناي کسي است که نه ، مرده تا از يادها برود ، و نه ، زنده است تا اميد چيزي در او باشد)
-
مَيْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرده (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَّنسِيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
مورد فراموشی واقع شده ازروی بی اعتنایی (کلمه نسي - به فتحه و به کسره نون - بر وزن وتر و وتر ، به معناي هر چيز حقير و ناچيزي است که بايد فراموش شود ، و معناي عبارت "يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَـٰذَا وَکُنتُ نَسْياً مَّنسِيّاً "یعنی: اي کاش قبل از اين...
-
مَوْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتَتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
مرگ ما- مردن ما(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)
-
مَوْتِکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
مرگتان - مردنتان(کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم و در باره اصنام و بتها فرموده : اموات غير احياء)