کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
براي او - براي اوست - فقط براي اوست ( اگر ابتداي جمله بيايد)
-
واژههای مشابه
-
مَوْلُودٌ لَّهُ
فرهنگ واژگان قرآن
پدر طفل
-
نُقَيِّضْ لَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
بر او مي گماريم - نزدش مي بريم (کلمه نقيض از مصدر تقييض است که هم به معناي تقدير است ، و هم چيزي را نزد چيزي بردن . مثلاً قيضه له يعني فلاني را نزد فلان کس آورد)
-
جستوجو در متن
-
مُنکِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
انکار کنندگان (عبارت "هُمْ لَهُ مُنکِرُونَ "یعنی : آنان اورا نشناختند)
-
يَغُوصُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
غوّاصي مي کنند (در عبارت "وَمِنَ ﭐلشَّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ "منظور از غوص بيرون آوردن مرواريد، و ساير منافع دريا است)
-
مَّمْدُوداً
فرهنگ واژگان قرآن
گسترده - مدد شده ("جعلت له مالا ممدودا" يعني من براي او مالي ممدود يعني گسترده و يا ممدود به مدد نتايج و فايده قرار دادم )
-
مُنتَصِرِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياري كنندگان - آنان كه به ياري مي طلبند (عبارت "وَلَمْ تَکُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ ﭐللَّهِ وَمَا کَانَ مُنتَصِراً "يعني: و برايش گروهى نبود كه او را در برابر خدا يارى دهند، و خودش هم قدرت نداشت كه عذاب را از خود برطرف كند)
-
نَّصُوحاً
فرهنگ واژگان قرآن
خالص - ناب (کلمه نصوح از ماده نصح است که به معناي جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتاري است که صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد ، و اين کلمه معنايي ديگر نيز دارد ، و آن عبارت است از اخلاص ، وقتي ميگويي : نصحت له الود معنايش اين است که من دوستي را با او ...
-
لَن تَمْلِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
هرگزمالک نيستی (اختيار نداری) (عبارت "وَمَن يُرِدِ ﭐللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِکَ لَهُ مِنَ ﭐللَّهِ شَيْئاً "یعنی : "و كسانى كه خدا عذاب براى آنان بخواهد، تو هرگز نمىتوانى چيزى از عذاب خدا رااز آنان برطرف كنى)
-
لَا يَجِدْ
فرهنگ واژگان قرآن
نمي يابد ( در عبارت "مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ ﭐللَّهِ وَلِيّاً وَلَا نَصِيراً "جزمش به دليل جواب شرط واقع شدن برا ي جمله قبلي است)
-
مُعَقِّبَاتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
مأموران (در اصل به معنی بازدارنده ها و عقب اندازنده ها ست ولی اصطلاحی است برای مأمورانی که از طرف حاکمی مسئول اجرای حکم حاکمند و از هرچه که در حکم حاکم اخلال کند جلوگیری می کنند و منظور از "ما بين يديه و من خلفه" در عبارت "لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْ...
-
مُقْرِنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
طاقت داران - توانمندان (کلمه مقرنين به معناي مطيقين است چون مصدر اقران به معناي اطاقه است . عبارت "سُبْحانَ ﭐلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَـٰذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ "یعنی :منزه است آن خدايي که اين (مرکب ) را براي ما مسخر کرد ، و گر نه ما نميتوانست...
-
مُنتَصِراً
فرهنگ واژگان قرآن
ياري كننده - به ياري طلبنده (عبارت "وَلَمْ تَکُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ ﭐللَّهِ وَمَا کَانَ مُنتَصِراً "يعني: و برايش گروهى نبود كه او را در برابر خدا يارى دهند، و خودش هم قدرت نداشت كه عذاب را از خود برطرف كند)- آنانکه یکدیگر را یاری و ...