کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لایعرف هراً من بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عَلَيَّ
فرهنگ واژگان قرآن
بر من
-
مَا تَزِيدُونَنِي
فرهنگ واژگان قرآن
بر من نمىافزاييد
-
رُّوحِي
فرهنگ واژگان قرآن
روح من (منظور از روح يا چيزي که مايه حيات و زندگي است ، البته حياتي که ملاک شعور و اراده باشد و يا در عبارتهایی نظیر "ينزل الملائکه بالروح من امره علي من يشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
-
رُّوحَ
فرهنگ واژگان قرآن
چيزي که مايه حيات و زندگي است ، البته حياتي که ملاک شعور و اراده باشد (در عبارتهایی نظیر "ينزل الملائکه بالروح من امره علي من يشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبران است)
-
رُوحَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
روح ما (منظور از روح يا چيزي که مايه حيات و زندگي است ، البته حياتي که ملاک شعور و اراده باشد و يا در عبارتهایی نظیر "ينزل الملائکه بالروح من امره علي من يشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
-
رُّوحِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
روح او (منظور از روح يا چيزي که مايه حيات و زندگي است ، البته حياتي که ملاک شعور و اراده باشد و يا در عبارتهایی نظیر "ينزل الملائکه بالروح من امره علي من يشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
-
لَا يُظْهِرُ
فرهنگ واژگان قرآن
تسلط نمي دهد (اظهار کسي بر هر چيز به معناي آن است که او را در رسيدن به آن چيز کمک کني و او را بر آن مسلط سازي لذا عبارت "فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَداً " يعني "من کسي را براي احاطه به غيب خودم کمک نميکنم ، و بر غيب خود مسلط نميسازم " )
-
مَأْتِيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
آمدنی (کلمه ماتي اسم مفعول است ولي معناي فاعل دارد ، چون درست است که تو ، به آن وعده ميرسي ، ولي آن هم به تو ميرسد ، همچنانکه هر چيز که به آدمي برسد آدمي هم به آن ميرسد ، هم گفته ميشود پنجاه سال بر من آمد ، و هم من به پنجاه رسيدم )
-
حِجْراً
فرهنگ واژگان قرآن
هرچيزي که با تحريم ممنوع شده(حجرا محجورا عبارتی بوده که برای دفاع از خود در عرب مرسوم بوده يعني بر تو حرام است که متعرض من شوي ، چون ماه حرام است)
-
مَحْجُوراً
فرهنگ واژگان قرآن
ممنوع شده با تحریم (حجرا محجورا عبارتی بوده که برای دفاع از خود در عرب مرسوم بوده يعني بر تو حرام است که متعرض من شوي ، چون ماه حرام است)
-
عَزْمِ
فرهنگ واژگان قرآن
تصميم جدي و عقد قلب است بر اينکه فعلي را انجام دهي ، و يا حکمي را تثبيت کني ، بطوري که ديگر در اعمال آن تصميم و تاثيرش هيچ سستي و وهن باقي نماند ، مگر آنکه به کلي از آن تصميم صرف نظر کني ، به اين معنا که عاملي باعث شود به کلي تصميم شما باطل گردد (معن...
-
يُظَاهِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
ظِهار می کنند - به زنانشان می گویند تو مثل مادرم برمن حرام هستی (ظهار در عرب جاهليت يکي از اقسام طلاق بوده ، به اين صورت که وقتي ميخواسته زنش را بر خود حرام کند ميگفته : انت مني کظهر امي - تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستي . با گفتن اين کلام زنش از ...
-
سُوءٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بدي (از"سوء" به معني حادثه و يا عملي که زشتي و بدي را با خود همراه دارد ، و به همين جهت اي بسا که لفظ آن بر امور و مصائبي که آدمي را بد حال ميکند نيزاطلاق ميشود ، نظير آيه : و ما اصابک من سيئة فمن نفسک هيچ مصيبتي بتو نميرسد مگر از ناحيه خودت )
-
سَّوْءِ
فرهنگ واژگان قرآن
بد( حادثه و يا عملي که زشتي و بدي را با خود همراه دارد ، و به همين جهت اي بسا که لفظ آن بر امور و مصائبي که آدمي را بد حال ميکند نيزاطلاق ميشود ، نظير آيه : و ما اصابک من سيئة فمن نفسک هيچ مصيبتي بتو نميرسد مگر از ناحيه خودت )
-
سَّيِّئُ
فرهنگ واژگان قرآن
عمل زشت - بدي - گناه(از"سوء" به معني حادثه و يا عملي که زشتي و بدي را با خود همراه دارد ، و به همين جهت اي بسا که لفظ آن بر امور و مصائبي که آدمي را بد حال ميکند نيزاطلاق ميشود ، نظير آيه : و ما اصابک من سيئة فمن نفسک هيچ مصيبتي بتو نميرسد مگر از ناح...