کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قدرت نفوذ در امری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثَاقِبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نفوذ کننده - فرو رونده (اصلش ازثقوب است به معناي فرو رفتن و نفوذ چيزي در چيز ديگر )
-
تَوَکَّلْ
فرهنگ واژگان قرآن
توکّل کن(توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
تَوَکَّلْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
توکّل کردم(توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
تَوَکَّلْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
توکّل کردیم (توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
تَوَکَّلُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
توکّل کنید (توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
مُتَوَکِّلُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
توکّل کنندگان(توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
مُتَوَکِّلِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
توکّل کنندگان(توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
لَّا نَتَوَکَّلَ
فرهنگ واژگان قرآن
كه توكل نكنيم (توکل يعني اختيار خود را در امری به دیگری(وکيل) بدهد ولازمه اش اطاعت کامل از وکيل است)
-
شَغَفَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
درون قلبش نفوذ کرده (در عبارت "شغفها حبا "يعني محبت يوسف تا شغاف قلب زليخا راه يافته بود و شغاف قلب به معناي غلافي است که محيط به قلب است . )
-
لْيَتَوَکَّلِ
فرهنگ واژگان قرآن
بايد كه توكل كند (تركيب لـِ با فعل مضارع نيز فعل امر مي سازد و چنانچه قبل از آن حروف ربط "وَ" ،"ثُمَّ" يا "فـَ" بيايد ، اين لام ساكن مي شود مثل "فَلْيَتَوَکَّلِ". از طرفي لام آن نيز به دليل تقارن با حرف ساكن يا تشديد دار كلمه بعد حركت گرفته است.توکل...
-
عَنَتِ
فرهنگ واژگان قرآن
متواضع شد (فعل ماضي مؤنث از ماده عنوة است و عنوة به معناي ذلت در قبال قهر قاهر است ، و حالتي است که در قيامت هر موجودي در برابر خداي سبحان ، و در قبال ظهور سلطنت الهي او به خود ميگيرد و اگر عنوة و ذلت را به صورتها در عبارت "عَنَتِ ﭐلْوُجُوهُ لِلْحَيّ...