کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل بخشش و معافیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قَابِلِ
فرهنگ واژگان قرآن
قبول کننده (حرف لام در عبارت "قَابِلِ ﭐلتَّوْبِ" به دليل رسيدن ساکن به تشديد حرکت گرفته)
-
جستوجو در متن
-
سَوْفَ يُعْطِيکَ
فرهنگ واژگان قرآن
به زودي به تو عطا و بخشش مي کند
-
عَطَاءً
فرهنگ واژگان قرآن
بخشش (کلمه اعطاء به معناي انفاق و انفاق به معناي بذل مال و صرف آن در رفع حوايج خويشتن و يا ديگران است )
-
فَضْلَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
پاداش و بخشش زيادش كه بيشتر از استحقاق فرد مورد بخشش قرار گرفته مي باشد(کلمه فضل مانند کلمه فضول به معناي زيادي است ، با اين تفاوت که فضل به طوريکه گفتهاند زيادي در مکارم و کارهاي ستوده است ، و فضول ، به معناي زيادي در نا ستوده است )
-
عَطَاؤُنَا
فرهنگ واژگان قرآن
بخشش ما (کلمه اعطاء به معناي انفاق و انفاق به معناي بذل مال و صرف آن در رفع حوايج خويشتن و يا ديگران است )
-
رِّفْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
عطيه - بخشش (در اصل به معني ياور بوده و اگر عطيه را نيز رفد و مرفود خواندهاند به اين مناسبت بوده که عطيه ، گيرنده را در برآوردن حوائجش ياري ميدهد )
-
عُنُقِکَ
فرهنگ واژگان قرآن
گردنت (در عبارت "وَلَا تَجْعَلْ يَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِکَ " دست به گردن بستن کنايه است از خرج نکردن و خسيس بودن و خودداري از بخشش نمودن است)
-
مَغْلُولَةً
فرهنگ واژگان قرآن
بسته (دست به گردن بستن در عبارت "وَلَا تَجْعَلْ يَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ ﭐلْبَسْطِ "کنایه است از خرج نکردن و خسيس بودن و خودداري از بخشش نمودن ، درست مقابل بسط يد است که کنايه از بذل و بخشش ميباشد و اين که هر چه به د...
-
فَضْلِ
فرهنگ واژگان قرآن
زيادي و فزوني در كارهاي ستوده - بخششي كه به دليل استحقاق فرد مورد بخشش قرار گرفته ، صورت نمي گيرد بلكه از زيادي كرم شخص بخشنده است (کلمه فضل مانند کلمه فضول به معناي زيادي است ، با اين تفاوت که فضل به طوريکه گفتهاند زيادي در مکارم و کارهاي ستوده است ...
-
وَعْدَ
فرهنگ واژگان قرآن
وعده (کلمه "وعد" بدون همراهي با کلمه وعيد هم معناي وعده خير مي دهد و هم به معناي وعده شر . ولي اگر هر دو با هم در کلامي بيايند ، وعد به معناي وعده خير ، و وعيد به معناي وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولي خلف وعيد نشانه ي كرم و لطف به ...
-
وَعْدَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
وعده ي تو (کلمه "وعد" بدون همراهي با کلمه وعيد هم معناي وعده خير مي دهد و هم به معناي وعده شر . ولي اگر هر دو با هم در کلامي بيايند ، وعد به معناي وعده خير ، و وعيد به معناي وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولي خلف وعيد نشانه ي كرم و لط...
-
وَعْدَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
وعده ي او (کلمه "وعد" بدون همراهي با کلمه وعيد هم معناي وعده خير مي دهد و هم به معناي وعده شر . ولي اگر هر دو با هم در کلامي بيايند ، وعد به معناي وعده خير ، و وعيد به معناي وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولي خلف وعيد نشانه ي كرم و لط...
-
وَعِيدِ
فرهنگ واژگان قرآن
وعده شرّ - وعده عذاب (کلمه "وعد" بدون همراهي با کلمه وعيد هم معناي وعده خير مي دهد و هم به معناي وعده شر . ولي اگر هر دو با هم در کلامي بيايند ، وعد به معناي وعده خير ، و وعيد به معناي وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولي خلف وعيد نشانه...
-
بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
دست گشوده ها (بسط يد در يک شخص توانگر به معناي بذل و بخشش مال و احسان به مستحقين است ، و بسط يد در يک زمامدار قدرت بر اداره امور مملکت است بدون اينکه مزاحمي در کارش باشد ، و بسط يد در يک مامور و مجري دستور دولت در باره يک مجرم به معناي زدن و بستن و ش...