کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرو که پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
يَنقَضَّ
فرهنگ واژگان قرآن
که سقوط کند - که فرو ريزد
-
يَلِجَ
فرهنگ واژگان قرآن
که فرو رود
-
غَوَّاصٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کسي که تا عمق زياد زير آب فرو مي رود
-
تَضَعَ
فرهنگ واژگان قرآن
که فرو نهد(درجمله"حَتَّىٰ تَضَعَ ﭐلْحَرْبُ أَوْزَارَهَا "یعنی تا جنگ فرو کش کند)
-
يُولِجُ
فرهنگ واژگان قرآن
فرو می کند (کلمه ايلاج که مصدر يولج است ، به معناي فرو کردن است ، و ايلاج شب در روز به معناي آن است که با طولاني کردن شب ، روز را کوتاه کند ، و ايلاج روز در شب آن است که با طولاني کردن روز ، شب را کوتاه کند ، و مراد از اين دو جمله اين است که : به اخت...
-
سَّمُومِ
فرهنگ واژگان قرآن
حرارتي است که تا داخل سوراخهاي رگ بدن فرو ميرود ، و بدن از آن متالم ميگردد
-
خَاوِيَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
چيز تو خالي که آن را دور انداخته باشند - سرنگون شده (عبارت "خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا "استعاره است براي دياري که از سکنه خالي شده است و در اصل يعني ديوارهايش روي سقفش فرو افتاده که کنايه است از کمال خرابي ، زيرا خانه وقتي خراب ميشود اول سقف آن فر...
-
صِرَاطِ
فرهنگ واژگان قرآن
راه روشن ( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعناي بلعيدن است ، و راه روشن مثل اينکه رهرو خود را بلعيده ، و در مجراي گلوي خويش فرو برده ، که ديگر نميتواند اين سو و آن سو منحرف شود ، و نيز نميگذارد که از شکمش بيرون شود )
-
صِرَاطِي
فرهنگ واژگان قرآن
راه روشن من( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعناي بلعيدن است ، و راه روشن مثل اينکه رهرو خود را بلعيده ، و در مجراي گلوي خويش فرو برده ، که ديگر نميتواند اين سو و آن سو منحرف شود ، و نيز نميگذارد که از شکمش بيرون شود )
-
غُصَّةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
تردد لقمه در حلق به طوري که خورنده نتواند به راحتي آن را فرو ببرد (عبارت "طَعَاماً ذَا غُصَّةٍ " يعني غذايي گلوگير)
-
لَا يَکَادُ يُسِيغُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
نمی تواند آن را به آسانی فرو برد( يُسِيغُهُ از سوغ است ، وقتی گفته ميشود : ساغ الطعام و الشراب یعنی غذا و شراب روان شد و اين را وقتي گويند که شراب (مايعات آشاميدني ) گوارا باشد ، و به آساني در گلو رود.نزدیک نیست به اینکه به آسانی فرو برد )
-
کَثِيباً
فرهنگ واژگان قرآن
تودهاي از شن (عبارت "کَانَتِ ﭐلْجِبَالُ کَثِيباً مَّهِيلاًَ "مجموعاً به اين معني است که کوهها به تلّي از ماسه بدل شده و از بالا فرو مي ريزند)
-
صِرَاطَکَ
فرهنگ واژگان قرآن
راه روشن تو( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعناي بلعيدن است ، و راه روشن مثل اينکه رهرو خود را بلعيده ، و در مجراي گلوي خويش فرو برده ، که ديگر نميتواند اين سو و آن سو منحرف شود ، و نيز نميگذارد که از شکمش بيرون شود )
-
تَنزِيلُ
فرهنگ واژگان قرآن
نازل کردن تدريجي-فرو فرستادن تدريجي(فرق ميان انزال و تنزيل اين است که انزال به معناي نازل کردن دفعي و يک پارچه است ، و تنزيل به معناي نازل کردن تدريجي است )
-
خَاضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
فرو رفتند (از کلمه خوض به معناي دخول در سخن باطل همچنين خوض عبارت است از ورود در آب و عبور کردن در آن ، ولي به طور استعاره در ورود در امور و کارها نيزاستعمال ميشود ، و بيشتر مواردي که در قرآن استعمال شده در مورد اموري است که شروع در آن مذموم است)