کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمل کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عَمَل
فرهنگ واژگان قرآن
عمل - کار(عمل ، عبارت از هر فعلي است که از جانداري با قصد انجام شود ، پس عمل اخص از فعل است ، چون فعل به کارهايي هم که از حيوانات بدون قصد سر ميزند ، اطلاق ميشود ، و حتي گاهي در جمادات نيز اطلاق ميشود ، ولي کلمه عمل کمتر در اينگونه موارد اطلاق ميگردد...
-
عَمِلَ
فرهنگ واژگان قرآن
انجام داد
-
جستوجو در متن
-
صَبَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
صبر کرد (کلمه صبر به طور کلي به معناي حبس و نگهداري نفس است در برابر عمل به مقرراتي که عقل و شرع معتبر ميشمارند و يا ترک چيزهايي که عقل و شرع اقتضاء ميکنند که نفوس را از ارتکاب آن حبس کرد .)
-
عَاقَبَ
فرهنگ واژگان قرآن
عقاب کرد - عقوبت کرد(کلمه عقاب به معناي مؤاخذه انسان است به نحوي ناخوشايد ، در مقابل کاري ناخوش آيند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر اين مؤاخذه را عقاب ناميدهاند ، بدين مناسبت است که درعقب و دنباله ي عمل ناخوش آيندي قرار دارد)
-
أَحْبَطَ
فرهنگ واژگان قرآن
حبط ونابود کرد(حبط به معني باطل شدن وبي تأثير شدن عمل است به قولي اصلش از حَبَط به معني پرخوري حيوان است به نحوي که موجب آزارياهلاکش شود)
-
سَيُحْبِطُ
فرهنگ واژگان قرآن
به زودي تباه وبي اثر خواهد کرد (حبط به معني باطل شدن وبي تأثير شدن عمل است به قولي اصلش از حَبَط به معني پرخوري حيوان است به نحوي که موجب آزارياهلاکش شود)
-
کَفَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
کفر ورزيد-کفران کرد- ناسپاسي کرد - خداي تعالي ونعمتهاي اورا انکارکرد -به دستورات الهي عمل نکرد(کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ﭐلْکُفَّارَ نَبَاتُهُ "به معناي کشاورزان است از اين جهت که دانه را در خا...
-
کَفَرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
کفر ورزيد-کفران کرد- ناسپاسي کرد - خداي تعالي ونعمتهاي اورا انکارکرد -به دستورات الهي عمل نکرد(کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ﭐلْکُفَّارَ نَبَاتُهُ "به معناي کشاورزان است از اين جهت که دانه را در خا...
-
أَنَابَ
فرهنگ واژگان قرآن
پی در پی بازگشت - پی در پی رجوع کرد ( کلمه انابه به معناي رجوع است . و انابه به سوي خدا به معناي بازگشت به سوي اوست به توبه و اخلاص عمل و اين کلمه از ماده نوب است که به معناي برگشتن پي در پي است )
-
لَا يَؤُودُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
بر او گران و مشقت آور نيست - خسته اش نمي كند (کلمه يؤد مضارع از مصدر أود است ، که به معناي سنگيني و خستهکنندگي است ، و چون گفته شود : العمل الفلاني آد زيدا معنايش اين است که فلان عمل ، زيد را خسته کرد و به ستوه آورد )
-
صَابِراً
فرهنگ واژگان قرآن
صبرکننده(کلمه صبر به طور کلي به معناي حبس و نگهداري نفس است در برابر عمل به مقرراتي که عقل و شرع معتبر ميشمارند و يا ترک چيزهايي که عقل و شرع اقتضاء ميکنند که نفوس را از ارتکاب آن حبس کرد .)
-
صَّابِرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
زنان صبرکننده(کلمه صبر به طور کلي به معناي حبس و نگهداري نفس است در برابر عمل به مقرراتي که عقل و شرع معتبر ميشمارند و يا ترک چيزهايي که عقل و شرع اقتضاء ميکنند که نفوس را از ارتکاب آن حبس کرد .)
-
صَابِرَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
صبرکننده(کلمه صبر به طور کلي به معناي حبس و نگهداري نفس است در برابر عمل به مقرراتي که عقل و شرع معتبر ميشمارند و يا ترک چيزهايي که عقل و شرع اقتضاء ميکنند که نفوس را از ارتکاب آن حبس کرد .)
-
صَّابِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
صبرکننده ها(کلمه صبر به طور کلي به معناي حبس و نگهداري نفس است در برابر عمل به مقرراتي که عقل و شرع معتبر ميشمارند و يا ترک چيزهايي که عقل و شرع اقتضاء ميکنند که نفوس را از ارتکاب آن حبس کرد .)