کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عملی ساخت آن را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عَمَلِي
فرهنگ واژگان قرآن
عمل من- کارمن
-
جستوجو در متن
-
أَهْلَکَتْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را نابود ساخت
-
قَدَّرَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را تقدير کرد - آن را مقدّر ساخت - آن را داراي حدود واندازه کرد -براي آن اندازه قرار داد
-
وَاثَقَکُم
فرهنگ واژگان قرآن
با شما محکم و استوار کرد - شما را متعهد ساخت
-
تَلْفِتَنَا
فرهنگ واژگان قرآن
تا ما را منصرف کني (ازمصدر التفات (باب افتعال) است و ثلاثي مجرد آن لفت است وقتي ميگويند : لفته عن کذا - فلاني را از فلان کار لفت کرد معنايش اين است که او را منصرف ساخت . و فلاني التفات کرد يعني روي خود را از آن سويي که داشت برگردانيد (و به سوي ديگر ن...
-
لَا يَلْتَفِتْ
فرهنگ واژگان قرآن
باز نگردد - رو بر نگرداند (ازمصدر التفات (باب افتعال) است و ثلاثي مجرد آن لفت است وقتي ميگويند : لفته عن کذا - فلاني را از فلان کار لفت کرد معنايش اين است که او را منصرف ساخت . و فلاني التفات کرد يعني روي خود را از آن سويي که داشت برگردانيد (و به سوي...
-
مَعْرُوفٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سازگار با عرف جامعه ي انساني - معروف(معروف به معناي هر عملي است که افکار عمومي آن را عملي شناخته شده بداند ، و با آن مانوس باشد ، و با ذائقهاي که اهل هر اجتماعي از نوع زندگي اجتماعي خود به دست مي آورد سازگار باشد ، و به ذوق نزند )
-
مَّعْرُوفَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سازگار با عرف جامعه ي انساني - معروف(معروف به معناي هر عملي است که افکار عمومي آن را عملي شناخته شده بداند ، و با آن مانوس باشد ، و با ذائقهاي که اهل هر اجتماعي از نوع زندگي اجتماعي خود به دست مي آورد سازگار باشد ، و به ذوق نزند )
-
سَّامِرِيُّ
فرهنگ واژگان قرآن
مردي از بني اسرائيل که در زماني که حضرت موسي به کوه طور براي مناجات با خداي تعالي و دريافت الواح تورات رفته بود ، گوسالبه اي از طلا ساخت و مردم را به پرستش آن دعوت نمود
-
يُوصِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
آن زنان وصيت مي کنند (کلمه وصيت به معناي اين است که عملي را به ديگري پيشنهاد کني ، پيشنهادي که همراه با پند و اندرز باشد)
-
يُبَدِّلُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را دگرگون می سازند -آن را تبديل می کنند - آن را عوض می کنند
-
قَدَّرْنَاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را تقدير کرديم - آن را مقدّر ساختيم - آن را داراي حدود واندازه کرديم -براي آن اندازه قرار داديم
-
حَرَّمَهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را حرمت نهاده - آن را محترم کرده (برخي کارها را در محدوده آن حرام کرده)
-
نَبَذْتُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را انداختم - آن را ریختم - آن را افکندم(کلمه نبذ به معناي دور انداختن چيزي است)