کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیه کسی اظهاری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
براو
-
جَنَّ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
اورا پوشانید - اورا مستور کرد (جَنَّ در اصل لغت به معني مستور بودن از حواس است)
-
تَابَ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
توبه اورا پذيرفت
-
ﭐشْتَمَلَتْ عَلَيْه
فرهنگ واژگان قرآن
آن را در بر گرفته
-
قُدِرَ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
تنگ گرفته شده بر او
-
قَدَرَ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
تنگ گرفت بر او
-
قَضَىٰ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
او را کشت(کلمه قضاء به معناي حکم است ، و اگر با حرف علي متعدي شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ " کنايه از اين است که با کشتنش کارش را تمام کرد معناي جمله اين است که : موسي (عليهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و يا دفع کر...
-
قَضَيْنَا عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
براو مقرّر کرديم (عبارت "قَضَيْنَا عَلَيْهِ ﭐلْمَوْتَ "يعني مرگ را براو مقرر کرديم يا جانش را گرفتيم)
-
لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
هرگزبر او تنگ نمي گيريم (کلمه قدر به معناي منزلت است ، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامي بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته ، و يا عنايتي که به عبادت متعبدين در آن شب داشته . بعضي ديگر گفتهاند : کلمه قدر به معناي ضيق و تنگي است ، و...
-
لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ
فرهنگ واژگان قرآن
هرگزبر او دست نيابد (کلمه قدر به معناي منزلت است ، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامي بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته ، و يا عنايتي که به عبادت متعبدين در آن شب داشته . بعضي ديگر گفتهاند : کلمه قدر به معناي ضيق و تنگي است ، و شب ...
-
جستوجو در متن
-
أَثْخَنتُمُوهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار آنها را کشتيد- برآنها غلبه کرديد - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معناي بسيار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
-
يَسْتَنبِطُونَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
در طلب مشخص کردن درستى و نادرستى آن هستند - آن را تشخیص می دهند - آن را استنباط می کنند (کلمه استنباط به معناي استخراج نظريه و رأي از حال ابهام به مرحله تميز و شناسائي است و اصل اين کلمه از نَبط به معناي اولين دلو آبي است که از چاه بيرون ميآيد. عبا...