کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبارت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تَقْوِيمٍ
فرهنگ واژگان قرآن
داراي قوام کردن(قوام عبارت است از هر چيز و هر وضع و هر شرطي که ثبات و بقايش نيازمند بدان است )
-
نَظَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
نظر کرد - نگريست - نگاه کردن ونگريستن (در عبارت "يَنظُرُونَ إِلَيْکَ نَظَرَ ﭐلْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ ﭐلْمَوْتِ")
-
سُجِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
افروخته شد (در عبارت "إِذَا ﭐلْبِحَارُ سُجِّرَتْ "تسجير و افروختن درياها ، به دو معنا تفسير شده ، يکي افروختن دريايي از آتش و دوم پر شدن درياها از آتش -از کلمه سجر به معناي شعلهور کردن و تيز کردن آتش است و به قولي پر کردن از آتش)
-
رَابِطُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
با يکديگر پيوند و ارتباط برقرار کنيد(رابطوا مرابطه از نظر معنا اعم از مصابره است ، چون مصابره عبارت بود از وصل کردن نيروي مقاومت افراد جامعه در برابر شدائد و مرابطه عبارت است از همين وصل کردن نيروها ، اما نه تنها نيروي مقاومت در برابر شدائد ، بلکه ه...
-
نُکِسُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
سرازير شدند (کلمه نکس به معناي سرازير کردن هر چيزي است و عبارت "نُکِسُواْ عَلَىٰ رُؤُوسِهِمْ " يعني سرافکنده شدند که کنايه از شرمسار شدن مي باشد)
-
قُرْبَانٍ
فرهنگ واژگان قرآن
قرباني - وسيله ي تقرّب ونزديک شدن-هر نعمتي و هر آن چيزي است که با پيشکش کردن و هديه کردن آن ، به مقام بالائي ، تقرب به آن مقام پيدا کنيم (اصل اين کلمه مصدر است ، و مصدر تثنيه و جمع نميشود لذا در عبارت "قَرَّبَا قُرْبَاناً "تثنيه نيامده است )
-
سَوَّاهَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن را درست و نيکو ومنظم کرد (چون مساوي کردن هم نوعي نظم دادن است و در عبارت "فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا " مقصود اين است که خدايتعالي قوم ثمود را با خاک يکسان نمود)
-
مُسْتَطِيراً
فرهنگ واژگان قرآن
بسیار فراگیر (کلمه مستطير اسم فاعل از فعل استطار است ، که به معناي فاش کردن و منتشر کردن در اقطار است به منتها درجه انتشار ، اين کلمه بليغتر از کلمه طار است ، منظور از عبارت "يَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً " این است که قیامت روز به نهايت رسيدن شد...
-
مُّقَرَّنِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
به هم بسته شده ها (کلمه مقرنين از ماده تقرين است که به معناي جمع نمودن چيزي است با فرد دوم همان چيز و قرين کردن دو چيز و عبارت "مُّقَرَّنِينَ فِي ﭐلْأَصْفَادِ "یعنی اسیرانی که با زنجیر کنار هم قرار داده شده اند)
-
کَرَّهَ
فرهنگ واژگان قرآن
مکروه کرد - مورد تنفر قرار داد (معناي مکروه کردن کفر و فسوق و عصيان در عبارت "کَرَّهَ إِلَيْکُمُ ﭐلْکُفْرَ وَﭐلْفُسُوقَ وَﭐلْعِصْيَانَ"اين است که دلهاي شما را طوري کرده که خود به خود از کفر و توابع آن تنفر دارد )
-
نُشُوراً
فرهنگ واژگان قرآن
زنده کردن مردگان پس از مرگشان - از جهت پراکنده شدن - از جهت برخاستن و جنب و جوش مجدد(کلمه نشور و همچنين کلمه نشر به معناي احياي مردگان بعد از مردن است و یا در عبارت "وَجَعَلَ ﭐلنَّهَارَ نُشُوراً " به معنی "از جهت پراکنده شدن یا از جهت برخاستن و جنب و...
-
لْيَطَّوَّفُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
باید که طواف کنند(در اصل "لِيَطَّوَّفُواْ "(صيغه امر غائب بوده )كه با اضافه شدن واو براي سهولت لام ساكن شده است. معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد لذا معناي طواف در عبارت "وَلْيَطَّ...
-
عَفْوَ
فرهنگ واژگان قرآن
حد وسط و اعتدال - افزون برنياز و قابل صرفنظر کردن (کلمه عفو به معناي آن است که به سوي چيزي خم شوي ، تا آن را بگيري ، اين معناي اصلي کلمه است ليکن در معاني آمرزش ، و محو کردن اثر ، واسطه شدن در انفاق و رعايت حد وسط و اعتدال (درعبارت "خُذِ ﭐلْعَفْوَ...
-
خَاضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
فرو رفتند (از کلمه خوض به معناي دخول در سخن باطل همچنين خوض عبارت است از ورود در آب و عبور کردن در آن ، ولي به طور استعاره در ورود در امور و کارها نيزاستعمال ميشود ، و بيشتر مواردي که در قرآن استعمال شده در مورد اموري است که شروع در آن مذموم است)
-
نَضْرِبُ
فرهنگ واژگان قرآن
مي زنيم (عبارت "أَفَنَضْرِبُ عَنکُمُ ﭐلذِّکْرَ صَفْحاً أَن کُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِينَ"يعني :"آيا به جرم اينکه شما مردمي اسرافگريد از فرستادن قرآن به سوي شما صرفنظر کنيم"در واقع موضوع نازل کردن قرآن را به صفحه اي تشبيه کرده که با ورق زدن از آن عبور ...