کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیب رو به مشرق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مَشْرِقَيْنِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو مشرق - مشرق و مغرب (مراد از مشرقين مشرق و مغرب است که در آن جانب مشرق غلبه داده شده .یا اینکه چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود )
-
قَبِيلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
همواره رو به رو
-
تَنقَلِبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
به صورتِ ... در مي آييد .(قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است .جزمش به دليل جواب واقع شدن براي جمله قبلي است )
-
أَقْبَلُواْ عَلَيْهِم
فرهنگ واژگان قرآن
رو به آنان کردند
-
مَشَارِقِ
فرهنگ واژگان قرآن
مشرق ها - محلهاي طلوع - مشرق و مغرب ها (مراد از مشرقين مشرق و مغرب است که در آن جانب مشرق غلبه داده شده یا اینکه چون زمین کروی است هرسمتی که نسبت به نقطه ای از کره زمین مغرب می باشد نسبت به قرینه ی مرکزی آن نقطه مشرق تلقی می شود از طرفي با همين فرض ...
-
يُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زير و رو مى کند (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تق...
-
تَوَلَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو کرد - رو گردانید - اعراض کرد - دوست دارد-داراي ولايت و سلطنت شد و تملک يافت يا عهده دار شد(در عباراتي نظير"و اذا تولي سعي في الارض ليفسد فيها"و"وَﭐلَّذِي تَوَلَّىٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ". "نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاريم...
-
مُّقْتَصِدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
میانه رو- معتدل (اقتصاد به معناي گرفتن قصد ، و قصد به معناي ميانه است ، پس اقتصاد به معناي ميانه روي در امور و پرهيز از افراط و تفريط در امور است ، و امت مقتصده امتي است که در امر دين و تسليم نسبت به دستورات الهي ميانه رو و معتدل باشد )
-
مُّقْتَصِدَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
میانه رو (اقتصاد به معناي گرفتن قصد ، و قصد به معناي ميانه است ، پس اقتصاد به معناي ميانه روي در امور و پرهيز از افراط و تفريط در امور است ، و امت مقتصده امتي است که در امر دين و تسليم نسبت به دستورات الهي ميانه رو و معتدل باشد )
-
يَتَوَلَّوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
رو مي گردانند- پشت مي کنند - دست مي گيرند - به سرپرستي مي گيرند
-
وِجْهَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
چیزی که به آن رو کنند و متوجه آن شوند (کلمه "وجهة" بمعناي چيزيست که آدمي رو به آن ميکند ، مانند قبله ، که آن نيز بمعناي چيزي است که انسان متوجه آن ميشود. عبارت "وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا "یعنی:براى هر گروهى قبله اى است كه خدا گرداننده روى آ...
-
سَجَدَ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کرد (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است )
-
سَجَدُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردند(سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است )
-
تَصَدَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو مي کني (تصدي به معناي متعرض شدن و روي آوردن به چيزي و اهتمام در امر آن است )
-
نُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون می کنیم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشت...