کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شونده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وَارِدُهَا
فرهنگ واژگان قرآن
وارد شونده به آن
-
مُطَاعٍ
فرهنگ واژگان قرآن
مورد اطاعت - اطاعت شونده
-
هَالِکٌ
فرهنگ واژگان قرآن
هلاک شونده - میرا
-
مَسْئُولاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
مورد سؤال واقع شده - سؤال شونده
-
مُّقْتَحِمٌ
فرهنگ واژگان قرآن
داخل شونده با سختي و دشواري (مقتحم اسم فاعل از اقتحام است)
-
ثَجَّاجاً
فرهنگ واژگان قرآن
ابری که بسیار باران بریزد-بسيار روان شونده (منظوراز "مَاءً ثَجَّاجاً " در عبارت "وَأَنزَلْنَا مِنَ ﭐلْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجاً "باران شديد به صورت رگبار است)
-
حَامِدُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سپاس گزاران- ستایشگران(حمد:ثنا و ستايش در برابر عمل جميلي است که ثنا شونده به اختيار خود انجام داده )
-
حَمْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
ثنا و ستايش در برابر عمل جميلي است که ثنا شونده باختيار خود انجام داده ولي مدح به عمل غير اختياري هم اطلاق مي گردد
-
مَرْحَباً
فرهنگ واژگان قرآن
تحيتي است که به شخص وارد شونده می گویند ، و در حقيقت رحب ( وسعت ) خانه را تقديم آن شخص ميکنند
-
شَاخِصَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
خيره شونده (منظور از شخوص بصر در عبارت "فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ ﭐلَّذِينَ کَفَرُواْ "اين است که چشم آن چنان خيره شود که پلکش به هم نخورد )
-
مَرْحَباً
فرهنگ واژگان قرآن
خوش آمد و گشایش (و کلمه مرحبا تحيتي است که به شخص وارد شونده، ميدهند ، و در حقيقت رحب (وسعت )خانه را تقديم آن شخص ميکنند ، پس اين که پيشوايان و متبوعين ضلالت در باره تابعين خود ميگويند لا مرحبا بهم . معنايش اين است که : وسعت و گشايشي براي آنان مباد ....
-
عُوقِبَ
فرهنگ واژگان قرآن
عقاب شد - عقوبت شد(کلمه عقاب به معناي مؤاخذه انسان است به نحوي ناخوشايد ، در مقابل کاري ناخوش آيند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر اين مؤاخذه را عقاب ناميدهاند ، بدين مناسبت است که درعقب و دنباله ي عمل ناخوش آيندي قرار دارد)
-
عَاقَبَ
فرهنگ واژگان قرآن
عقاب کرد - عقوبت کرد(کلمه عقاب به معناي مؤاخذه انسان است به نحوي ناخوشايد ، در مقابل کاري ناخوش آيند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر اين مؤاخذه را عقاب ناميدهاند ، بدين مناسبت است که درعقب و دنباله ي عمل ناخوش آيندي قرار دارد)
-
عَاقِبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
عقوبت کنيد - عقاب کنيد(کلمه عقاب به معناي مؤاخذه انسان است به نحوي ناخوشايد ، در مقابل کاري ناخوش آيند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر اين مؤاخذه را عقاب ناميدهاند ، بدين مناسبت است که درعقب و دنباله ي عمل ناخوش آيندي قرار دارد)
-
عِقَابِ
فرهنگ واژگان قرآن
کيفر - مؤاخذه (مؤاخذه انسان به نحوي ناخوشايد ، در مقابل کاري ناخوش آيند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر اين مؤاخذه را عقاب ناميدهاند ، بدين مناسبت است که عقيب و دنبال عمل ناخوش آيند قرار دارد )