کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگ به هَسار کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ﭐخْسَؤُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
اي سگان گم شويد-اي سگان دور شويد(خسات الکلب فخسئا معنايش اين است که سگ را از روي اهانت چخ کردم ، رفت و در گوشهاي نشست ، و عرب وقتي ميخواهد به سگ بگويد : چخ ، ميگويد : اخسا و بنا به گفته راغب ، در کلام ،استعاره کنايهاي به کار رفته ، و مراد ازاين ک...
-
حَشْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
محشور کردن -بيرون کردن از ديار(کلمه حشر به معناي بيرون کردن و کوچ دادن قومي از قرارگاهشان به زور و جبر است )
-
قَدَّتْ
فرهنگ واژگان قرآن
پاره کرد (کلمه قد و همچنين قط به معناي پاره کردن است ، اما قد به معناي پاره کردن از طول است ولي قط به معناي پاره کردن از عرض است )
-
دَعّاً
فرهنگ واژگان قرآن
پرت کردن و دفع کردني به شدت(ازکلمه "دعّ " به معناي دفع و پرت کردن به شدت است )
-
لَا تَقْهَرْ
فرهنگ واژگان قرآن
خوار و تحقير مكن (کلمه قهر به معناي غلبه کردن بر کسي است ، اما نه تنها غلبه کردن ، بلکه غلبه توأم با خوار کردن او ، و لذا قهر هم به معنی غلبه کردن می آید و هم به معنی خوار کردن)
-
تَنزِيلُ
فرهنگ واژگان قرآن
نازل کردن تدريجي-فرو فرستادن تدريجي(فرق ميان انزال و تنزيل اين است که انزال به معناي نازل کردن دفعي و يک پارچه است ، و تنزيل به معناي نازل کردن تدريجي است )
-
يُدْحِضُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا نابود کنند(از ادحاض به معني هلاک کردن و باطل کردن وغالب شدن)
-
إِسْرَاراً
فرهنگ واژگان قرآن
به طور نهاني -نهان کردن
-
سُجِّرَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
افروخته شد (در عبارت "إِذَا ﭐلْبِحَارُ سُجِّرَتْ "تسجير و افروختن درياها ، به دو معنا تفسير شده ، يکي افروختن دريايي از آتش و دوم پر شدن درياها از آتش -از کلمه سجر به معناي شعلهور کردن و تيز کردن آتش است و به قولي پر کردن از آتش)
-
جِدَالَ
فرهنگ واژگان قرآن
مجادله کردن(مجادله در اصل به معناي اصرار در بحث و پافشاري کردن در يک مساله براي غالب شدن در رأي است )
-
صَيْدُ
فرهنگ واژگان قرآن
شکار کردن - صید کردن -صيد - شکار ( مصدري است که به معناي مفعول یعنی "صيد شده " نیز می آید)
-
طَوَّافُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار دور زنندگان - بسیار طواف کنندگان(معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد)
-
يُطَافُ عَلَيْهِم بِـ
فرهنگ واژگان قرآن
گرداگردشان مىگردانند - دورشان طواف می دهند (معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد)
-
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
پیرامونشان می گردند - دورشان طواف می کنند (معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد)
-
يَطُوفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
رفت و آمد مىكنند - طواف مي کنند (معناي طواف کردن ، دور چيزي گردش کردن است ، که از يک نقطه نسبت به آن چيز شروع شود و به همان نقطه برگردد)