کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر و رو کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نُقَلِّبُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را مي گردانيم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشتن دله...
-
نُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون می کنیم (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصارعبارت است از برگشت...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
گردانيدن - رفت و آمد(آل عمران196)(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است ...
-
قَلَّبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
وارونه و دگرگون مي کنند(کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن ...
-
تَقَلُّبَ
فرهنگ واژگان قرآن
چرخاندن -گردانيدن (کلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تقلب قلوب و ابصار عبارت است از برگشتن دلها و...
-
يُقَلِّبُ
فرهنگ واژگان قرآن
جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زير و رو مى کند (ازکلمه قلب به معناي برگرداندن چيزي از اين رو به آن رو است ، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را ميرساند ، پس تقليب يعني بسيار زيرورو کردن يک چيزي ، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس تق...
-
يُحَاوِرُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
با اوگفت و گو مي کرد (محاورة به معناي مخاطبه و رو در روي يکديگر گفت و شنود کردن است)
-
تَمْهِيداً
فرهنگ واژگان قرآن
تهیه کردن (مجازاً در مورد گستردگي مال و جاه و رو به راهي زندگي استعمال ميشود .)
-
مُّقْمَحُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سر بالا برده شده ها ( کلمه مقمحون اسم مفعول از ماده اقماح است و اقماح به معناي سر بلند کردن است . از اين کلمه برميآيد غلهايي که در اهل دوزخ به کار ميرود ، طوري است که بين سينه تا زير چانه آنان را پر ميکند ، به طوري که سرهايشان رو به بالا قرار ميگيرد ...
-
سُّجُودِ
فرهنگ واژگان قرآن
سجده کردن (سجود يا سجده به معناي به رو بر زمين افتادن و پيشاني و يا چانه را بر زمين نهادن است ، سجود مصدر بوده وبه يکبار انجام دادن آن ، سجده مي گويند)
-
تَوَلَّىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
رو کرد - رو گردانید - اعراض کرد - دوست دارد-داراي ولايت و سلطنت شد و تملک يافت يا عهده دار شد(در عباراتي نظير"و اذا تولي سعي في الارض ليفسد فيها"و"وَﭐلَّذِي تَوَلَّىٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ". "نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاريم...
-
خُمُرِهِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
رو سریهایشان (جمع خمار است ، و خمار آن جامهاي است که زن سر خود را با آن ميپيچد ، و زايد آن را به سينهاش آويزان ميکند )
-
ﭐنقَلَبَ
فرهنگ واژگان قرآن
زير و رو ودگرگون شد-ﭐنقَلَبَ علي وجهه: روبرگرداند
-
ﭐنقَلَبْتُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
زير و رو ودگرگون شديد-برگشتيد
-
ﭐنقَلَبُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
زير و رو ودگرگون شدند -برگشتند-روي آوردند