کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از چوب بلوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قَبَسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
شعله اي که به وسيله نوک چوب يا مانند آن از آتشي ديگر گرفته شود
-
هَشِيمِ
فرهنگ واژگان قرآن
شکسته شده ي چيزهاي سست و بي دوام از قبيل گياهان - خشک و ريزريز (عبارت "إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُواْ کَهَشِيمِ ﭐلْمُحْتَظِرِ "يعني فقط يک صيحه بر آنان فرستاديم ، و همگي مانند چوب خشک رويهم ريختند)
-
ﭐضْرِبُوهُنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
آن زنان را بزنيد(در خصوص عبارت "وَﭐهْجُرُوهُنَّ فِي ﭐلْمَضَاجِعِ وَﭐضْرِبُوهُنَّ "از امام صادق عليه السلام روايت شده که فرمودند : هجر در مضاجع به اين است که دررختخواب زن برود ، ولي پشت خود را به او کند ، و نيز در معناي زدن از آن جناب روايت کرده که ب...
-
حَصِيدٌ
فرهنگ واژگان قرآن
دروکردني - درو شده - بريده شده (از "حصد"به معناي بريدن و درو کردن زراعت. زراعت درو شده را نیز حصيد ميگويند)
-
لَا يُنقِذُونِ
فرهنگ واژگان قرآن
نجاتم نمي دهند (از تركيب "لَا يُنقِذُواْ + نِي"درست شده كه "ي" نيز براي سهولت حذف شده است از طرفي چون جواب شرط شده جزم گرفته است)
-
مُفَصَّلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
به صورت روشن و واضح - جزء به جزء شده - فصل به فصل شده - به تفصیل بیان شده(تفصيل به معناي روشن ساختن معاني و رفع اشتباه از آن است ، به نحوي که اگر خلط و تداخلي در آن معاني شده و در نتيجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بين ببرد )
-
مُنْخَنِقَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
حيواني که خفه شده باشد ، چه خفگي اتفاقي باشد و يا عمدي باشد و يا به هر نحو و هر آلتي که باشد ، خواه کسي عمدا و با دست يا طناب آن را خفه کرده باشد ،يا اينکه گردن حيوان را بين دو چوب قرار دهند تا خود بخود خفه شود
-
مُسَمًّى
فرهنگ واژگان قرآن
مشخص و قطعی شده - نام گذاری شده - نشان دار شده (از "اسم " گرفته شده و"اسم"بر لفظ دلالت کننده بر چیزی یا اوصاف آن چیز که نشانه ای برای آن شده اند،می گویند .اصل اين کلمه از ماده " سمه " اشتقاق يافته ، و سمه به معناي داغ و علامتي است که بر گوسفندان مي...
-
مَرْفُوعِ
فرهنگ واژگان قرآن
بلند شده - رفعت و بلندي داده شده (چه از لحاظ مقامي و چه ازجهت مكاني)
-
مَّرْفُوعَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بلند شده - رفعت و بلندي داده شده(چه از لحاظ مقامي و چه ازجهت مكاني)
-
مُّنقَعِرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
از ریشه کنده شده
-
فُصِّلَتْ
فرهنگ واژگان قرآن
جزء جزء شده - مفصلاً بيان شده -در نهايت روشني بيان شد(و مراد از تفصيل آيات قرآن در عباراتي نظير "کِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ "اين است که اجزاي آن از يکديگر به حدّي جدا و متمايز شده ، و مفصّل بيان شده تا شنونده ي آگاه به اسلوب کلام بتواند معاني آن ر...
-
مُدْهَامَّتَانِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن دو سبزی که از شدت انبوهی رنگشان متمایل به سیاه شده است (از مصدر ادهيمام (باب افعيلال) است ، از ثلاثي مجرد دهمة گرفته شده ، و دهمة به معناي سبز پر رنگ است ، به طوري که از شدت سبزي رنگش متمايل به سياهي شده باشد در عبارت "مُدْهَامَّتَانِ " در وصف دو...
-
نَقْتَبِسْ
فرهنگ واژگان قرآن
تا اقتباس کنیم - تا برگیریم (جزمش به دليل جواب واقع شدن براي جمله قبلي است.از قبس به معنی شعله اي که به وسيله نوک چوب يا مانند آن از آتشي ديگر گرفته شود)
-
مُحَصَّنَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
منع شده (در اصل از احصان (به معني مانع شدن)- محكم شده -(درعبارت"قُرًى مُّحَصَّنَةٍ " منطقه اي كه با قلعه اي محكم احاطه شده وحفاظت مي شود)