کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زُت زُت راه رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سَارِبٌ
فرهنگ واژگان قرآن
رونده در راه که رفتن خود را علني کند و پنهان ندارد (از کلمه سَرَب يا سُرب به معني معناي در سرازيري رفتن ، روان شدن اشک ، و نيز رفتن در هر راه ميباشد )
-
يَزِفُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
به سرعت راه می روند - شتابان راه می روند (از کلمه زف و نيز زفيف به معناي راه رفتن به سرعت است)
-
ضَامِرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
لاغري که از زياد راه رفتن لاغر شده باشد .
-
خُطُوَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
گامها (جمع خطوة به معنی گام یا فاصله بین دوپا در حال راه رفتن)
-
سِيقَ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق داده شد(سوق به معناي وادار کردن کسي است به راه رفتن )
-
سَائِقٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق دهنده (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
نَسُوقُ
فرهنگ واژگان قرآن
مي رانيم (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
يَتَخَبَّطُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او را آشفته حال کرده -تعادل روانى و عقلىاش را مختل ساخته (کلمه خبط به معناي کج و معوج وغير طبيعي و نا منظم راه رفتن است )
-
هَوْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
فروتني و تواضع (درعبارت "الذين يمشون علي الأرض هونا ": "مؤمنين کساني هستند که روي زمين با وقار و فروتني راه ميروند" به نظر ميرسد که مقصود از راه رفتن در زمين نيز کنايه از زندگي کردنشان در بين مردم و معاشرتشان با آنان باشد .و هون به معناي تذلل و تواضع...
-
سُقْنَاهُ
فرهنگ واژگان قرآن
آن را سوق داديم - آن را حرکت داديم(از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
يُسَاقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق داده مي شوند - رانده مي شوند - هُلشان مي دهند (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
-
سَبْحاً
فرهنگ واژگان قرآن
به سرعت حرکت کردني نگفتني(سبح در اصل به معني دويدن و تند راه رفتن در آب ويا سرعت در حرکت مي باشد درعبارت "ان لک في النهار سبحا طويلا " سبح طويل در روز کنايه از غور در مهمات زندگي و انواع زدوبندها در برآوردن حوائج زندگي است . و معناي آيه اين است که تو...
-
عَدْواً
فرهنگ واژگان قرآن
ظلم - تجاوز(عدو به معناي تجاوز و ضد التيام است که اگر نسبت به قلب ملاحظه شود عداوت و دشمني را معنا ميدهد ، و اگر نسبت به راه رفتن ملاحظه شود معناي دويدن را ، و نسبت به اخلال در عدالت در معامله معناي عدوان و ظلم را ميدهد ، و به اين معنا در آيه فيسبوا ...
-
مَسَاقُ
فرهنگ واژگان قرآن
سوق دادن (کلمه مساق مصدر ميمي است ، که همان معناي مصدر سوق را ميدهد ، و مراد از اينکه در قيامت يا در روز مرگ سوق به سوي خداي تعالي است ، اين است که بازگشت به سوي اوست ، و اگر از بازگشت را، به مساق تعبيرکرده براي اشاره به اين است که آدمي در اين بازگ...
-
صَوْماً
فرهنگ واژگان قرآن
روزه (صوم در اصل به معناي خودداري از عمل است ، مثلا صوم از خوردن ، و صوم از نوشيدن ، و از جماع و از سخن گفتن و راه رفتن و امثال آن به معناي خودداري از آنها است ، و چه بسا در معناي آن اين قيد را اضافه کرده باشند ، که به معناي خودداري از خصوص کارهائي ا...