کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جُرُزِ
فرهنگ واژگان قرآن
زمین بایر- زميني که گياه نروياند ، گويي تخم گياهان را ميخورد
-
مُدَّخَلاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
کوره راهي که به زحمت بتوان از آن عبور کرد -راه زير زميني(در اصل متدخل ،در باب افتعال بوده که حرف "تا"به دال تبدیل و سپس در دال بعدی ادغام شده است. بنا به روايتي از امام صادق (عليهالسلام) فرمود اين کلمه به معناي راه زير زميني است)
-
جُودِيِّ
فرهنگ واژگان قرآن
کوه و زمینی سنگی و سخت (برخی گفته اندکوهی خاص است در سلسله جبال آرارات در سرزمین موصل)
-
مُطْمَئِنٌّ
فرهنگ واژگان قرآن
اطمینان یافته (کلمه طمانينة و اطمينان به معناي سکون و آرامش نفس بعد از ناراحتي و اضطراب است ، و اين استعمال ريشه از اينجا گرفته که ميگويند : اطمانت الارض يعني زمين مطمئن شد ، يا ميگويند : ارض مطمئنة يعني زميني مطمئن و منظورشان زميني است که در آن گودي...
-
مُطْمَئِنَّةُ
فرهنگ واژگان قرآن
اطمینان یافته (کلمه طمانينة و اطمينان به معناي سکون و آرامش نفس بعد از ناراحتي و اضطراب است ، و اين استعمال ريشه از اينجا گرفته که ميگويند : اطمانت الارض يعني زمين مطمئن شد ، يا ميگويند : ارض مطمئنة يعني زميني مطمئن و منظورشان زميني است که در آن گودي...
-
مُطْمَئِنِّينَ
فرهنگ واژگان قرآن
اطمینان یافتگان (کلمه طمانينة و اطمينان به معناي سکون و آرامش نفس بعد از ناراحتي و اضطراب است ، و اين استعمال ريشه از اينجا گرفته که ميگويند : اطمانت الارض يعني زمين مطمئن شد ، يا ميگويند : ارض مطمئنة يعني زميني مطمئن و منظورشان زميني است که در آن گو...
-
يَطْمَئِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
تا آرامش يابد - تا اطمينان يابد (کلمه طمانينة و اطمينان به معناي سکون و آرامش نفس بعد از ناراحتي و اضطراب است ، و اين استعمال ريشه از اينجا گرفته که ميگويند : اطمانت الارض يعني زمين مطمئن شد ، يا ميگويند : ارض مطمئنة يعني زميني مطمئن و منظورشان زميني...
-
مَطْوِيَّاتٌ
فرهنگ واژگان قرآن
به هم پیچیده شده (منظور از "و السموات مطويات بيمينه " اين است که در آن روز سببهاي زميني و آسماني از سببيت ميافتند ، و ساقط ميشوند و آن روز اين معنا ظاهر ميگردد که هيچ مؤثري در عالم هستي بجز خداي سبحان نيست)
-
يَمُرُّونَ
فرهنگ واژگان قرآن
می گذرند (مرور بر هر چيز به معناي رسيدن به آن و گذشتن از آن و رسيدن به موجود بعدي آن است ، بنا بر اين مرور به آيات آسماني و زميني در عبارت "وَکَأَيِّن مِّن ءَايَةٍ فِي ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا " به معناي مشاهده يکي پس از ديگري آ...
-
قَارِعَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
کوبنده - يکي از اسامي قيامت( بدين جهت قيامت را قارعه ( کوبنده )ناميده که آسمانها و زمين را به هم ميکوبد ، و به آسمان و زميني ديگر تبديل ميکند ، کوهها را به راه مياندازد ، خورشيد را تيره و ماه را منخسف ميکند ، ستارگان را ميريزد و تمامي اشيا به قهر خدا...
-
أَخْبَتُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
تواضع مي کنند(کلمه خبت به معناي زمين مطمئن و محکم است ، و وقتي گفته ميشود : أخبت الرجل معنايش اين است که تصميم گرفت به زميني محکم برود ، و يا در آن زمين پياده شد و به تدريج در معناي نرمي و تواضع استعمال شده که در آيه واخبتوا الي ربهم به همين معنا آم...
-
مَّوْزُونٍ
فرهنگ واژگان قرآن
موزون - متناسب - چیزی که با اندازه گیری و حساب دقیق ساخته شده (کلمه موزون از وزن و به معناي سنجيدن اجسام از جهت سنگيني است ، ليکن آن را عموميت داده و در اندازهگيري هر چيزي که ممکن باشد آن را اندازهگيري کرد ، به کار برده اندو در کلام خداي تعالي که فرم...
-
تُخْبِتَ
فرهنگ واژگان قرآن
نرم و خاشع و متواضع شد (کلمه خبت به معناي زمين مطمئن و محکم است ، و وقتي گفته ميشود : أخبت الرجل معنايش اين است که تصميم گرفت به زميني محکم برود ، و يا در آن زمين پياده شد و به تدريج در معناي نرمي و تواضع استعمال شده که در آيه واخبتوا الي ربهم به هم...
-
مَلَئِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
جمعیت عظیم و متفقش - اشراف و بزرگان قومش -درباریانش (کلمه ملا به معناي جماعتي از مردم است که بر يک نظريه اتفاق کردهاند و اگر چنين جمعيتي را ملا ناميدند براي اين است که عظمت و ابهتشان چشم بيننده را پر ميکند از طرفی کلمه ملأ به معناي اشراف و بزرگان قو...
-
مَلَئِهِمْ
فرهنگ واژگان قرآن
جمعیت عظیم و متفقشان - اشراف و بزرگان قومشان -درباریانشان (کلمه ملا به معناي جماعتي از مردم است که بر يک نظريه اتفاق کردهاند و اگر چنين جمعيتي را ملا ناميدند براي اين است که عظمت و ابهتشان چشم بيننده را پر ميکند از طرفی کلمه ملأ به معناي اشراف و بزر...